حیران خانم شاعر قرن ۱۸ میلادی و نیمه اول قرن ۱۹ میلادی در شهرهای تبریز و خوی بود. این شاعر آذربایجانی از طایفه بزرگ دنبلی های آذربایجان و تیره کنگرلو است. حیران خانم دختر کریمخان کنگرلوی دنبلی حاکم نخجوان از خاندان کنگرلوی دنبلی، شاعر نامدار قرن سیزدهم هجری قمری است. از زندگی و شرح حال وی اطلاع دقیقی در دست نیست و هرچه از او به نگارش در آمده، به دست نویسندگان و محققین متناقض می باشد. حیران ظاهراً تخلصی برای او بوده نه نام اصلی او. 

.

.

.

زادگاه: محمّد على خان تربیت تولد وى را شهر تبریز درج کرده است نویسندگان کتاب «بزرگان و سخن سرایان آذربایجان غربى» این شاعره نامى را جزء شعراى ارومیّه و مؤلف کتاب «دانشمندان آذربایجان» و دکتر جواد هیئت در کتاب«آذربایجان ادبیات تاریخینه بیر باخیش» او را اهل تبریز معرّفى می نمایند در حالى که خود اعتراف دارد که از طایفه دنبلى است. 

شهر خوى و خاندان دنبلی با هم رابطه ناگسستنی دارند چنان که عبدالرّزاق دنبلى متخلص به مفتون، بهاءالدّین دنبلى و عدّه اى از بزرگان دیگر را فقط به خاطر این که از خاندان دنبلى هستند جزء بزرگان خوی یاد کرده اند. 

تحصیل: حیران خانم در نخجوان تحصیل را به صورت تخصصی شروع کرد و در علوم متداوله  عصر تحصیل کرد و به شعر پرداخت بیشتر اشعار او به زبان فارسی و ترکی می باشند. 

دیوان حیران حدود 4500 بیت شعر دارد که مرکب است از قصاید، غزلیات، مقطعات، ترجیعات و رباعیات که در کتابخانه مرکزی تبریز نیز موجود است. 

وی به فارسی و ترکی اشعاری دارد. با وجود آن که در خانواده ای اشرافی رشد یافته و با دستگاه سلطنتی نیز آمد رشد داشته ولی در اشعار خود از فقرا و طبقات محروم اجتماع نیز یاد می کند و تأسف و اندوه خود را بابت زندگی آنها ابراز می نماید.  

حیران خانم عمری پر برکت داشتند و در طول حیات خود زمان سه پادشاه قاجار را درک کرده اند   حیران خانیم نامزذش را در خلال جنگ های خانمان برانداز ایران و روس از دست میدهد و تا آخر عمر دردمندانه چشم به راه بازگشت او میماند و تن به ازدواج مجدد نمیدهد حیران خانم تسلط ویژه ای به زبانهای ترکی و فارسی داشته است ودر طول هشتاد سال عمر خود  مووفق به خلق آثار بدیعی شده است که از نظر کیفیت در حد آثار نوابغ شعرا است.