وبلاگ جامع و تخصصی تورانیان (تمدن و تاریخ جامع ترکان ایران و جهان)

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «مغول» ثبت شده است

چنگیز خان و مغول چه نقشی در تاریخ ترکها ایفا می کنند؟

آنکه معلوم و مشخص است نژاد و زبان مغول با تورک فرق دارند و هر کدام برای خود صاحب ریشه و قدمت میباشد. آنکه نژاد مغول و نژاد ترک را به هم پیوند میدهد همان همسایگی ترکها و مغولها میباشد. که هزاران سال در کنار هم و آمیخته باهم زندگی کرده اند و به همین خاطر کلمات زیادی به زبان مغولی رخنه کرده و همچین فرهنگ ،الفبا و خیلی چیزهای دیگر به فرهنگ مغول تاثیر گذاشته البته ترکها هم از مغولها بی تاثیر نبوده اند. آنچه مهم است این است که فرهنگ و زبان ترکی آنقدر غنی بوده که بر فرهنگ که زبان مغول غالب شده. و در حال حاضر هم شاهد آن هستیم . این دو فرهنگ چنان در هم آمیخته شده که خیلی از اندیشمندان این دو فرهنگ را از هم جدا ناپذیر میدانند و البته کسانی هم هستند به خاطر همین ارتباط زیاد این دو قوم را یکی میدانند. 

ازدواجهای قومی زیادی بین این دو ملت صورت پذیرفته طوری که بعضی از تاریخدانان میگویند ۵نسل قبل چنگیز ترک بوده و حتی خود اسم چنگیر که تموچین هست ریشه ترکی دارد. تیمو از ریشه تمیر اوزبک و دمیر (آهن)میباشد . دقیقا مثل اسم تیمور خان  این نشان از غالب بودن زبان و فرهنگ ترکی میان اقوام مغول بود و حتی برخی تاریخدانان به این که ۸۰درصد نیروهای  چنگیر ترک بودن  با قطع یقین اطمینان دارند و این یک امر کاملا طبیعی هست که ۸۰ درصد ارتش چنگیز و بسیاری از سران و فرماندهانش ترک باشند چون کمیت غالب و اکثریت آن مناطق ترکها بودند و هستند و به همین خاطر میتوان امپراطوری مغول را در داخل تاریخ ترکها کنجاند. 

به خاطر این روابط پیچیده بین نژاد مغول و ترک برخی از تاریخدانان قدیم  نظریه آلتای را مطرح کردند بدین صورت که مغول و ترک از یک نژاد هستند بیشتر هم به خاطر مسایل سیاسی  که متاسفانه برخی از مفصران ترک هم به خواسته یا ناخواسته این نظریه رو قبول کردن و آنچه این میان مهم است که این نظریه داده شد ولی به ثبوت نرسید . طبق این نظریه ترک تو آلتای و سیبری متولد شده

و ۱۰۰۰ سال قبل به مناطق آزربایجان و آنادولی ترکیه آمده است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
Qafqazli

امپراطوری مغول

امپراطوری مغول که در ابتدا حکومت بزرگ مغول نام گذاری شده بود، امپراطوری بزرگی بود که طی قرون ۱۳ و ۱۴ وجود داشت.
از آسیای میانه آغاز می‌شد و سرانجام از اروپای شرقی به دریای ژاپن کشیده شده و قسمت عظیمی از سیبری را تحت پوشش قرار می‌داد و به سوی جنوب پیش رفته و جنوب شرقی آسیا، شبه قاره هند و خاورمیانه را شامل می‌شد.

به همین دلیل است که به عنوان بزرگترین امپراطوری در تاریخ جهان شناخته می‌شود.

این امپراطوری در بیشترین حد خود به
 ۹۷۰۰ کیلومتر (۶۰۰۰ مایل) می‌رسد که مساحت ٣٣،۰۰۰٬۰۰۰ کیلومتر که ۲۴ درصد مساحت کل زمین است را تحت پوشش قرار می‌داد و بر جمعیتی بالغ بر ۱۰۰ میلیون حکمرانی می‌کرد.

امپراطوری مغول از وحدت قبایل مغول و تحت فرمانده ی چنگیزخان به وجود آمد.
چنگیز خان در سال ۱۲۰۶ به عنوان فرمانده کل مغول‌ها معرفی شد. امپراطوری، تحت رهبری او و فرزندانش در همه جهات جغرافیایی به سرعت رشد کرد.

امپراطوری پهناوری که شرق را به غرب پیوند می‌داد و نهایتاً به عنوان «تسویه حساب» فرهنگی در جهان عمل کرد. تحت فرماندهی مغولان ، فناوری‌های جدید، کالاها و 
ایدئولوژی‌های مختلف در سراسر اوراسیا منتشر شد.

محدوده این مبادلات از نقشه نگاری تا صنعت چاپ و از کشاورزی گرفته تا نجوم گسترش داشت.

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
Qafqazli

دلیل حمله مغول به ایران

همیشه گفته میشود مغول به ایران حمله کرد اما متاسفانه دلیل این حمله چندان گفته نشده است این مطلب در مورد خوارزمشاهیان هست با خواندن ان متوجه حمله مغول به ایران خواهید شد منبع مطلب مخصوصا وکی پدیای فارسی صفحه خوارزمشاهیان انتخاب شده است. 

خوارزمشاهیان نام خاندان شاهنشاهی ترک تبار است که از سال1256 میلادی تاسیس و به مدت 121 به طول انجامید  و تا قبل از حمله مغول بر ایران فرمانروایی می کردند 

علاءالدین محمد خوارزمشاه  پسر تکش خوارزمشاهی، نامدارترین پادشاه خوارزمشاهیان بود در زمان او پهناوری پادشاهی خوارزمشاهیان به اوج خود رسید و با حکومت چنگیزخان همسایه شد. دوران سلطنت او عمدتاً به سرکوب مخالفان گذشت. قسمت عمده مبارزات وی باغوریان و قراختائیان بود. خلیفه عباسی که در بغداد مستقر بود، رابطه خوبی با سلطان نداشت و همواره غوریان و قراختائیان را علیه او تحریک می کرد 

در سال ۶۱۶ قمری  یورش مغول به قلمروی خوارزمشاهیان آغاز شد که به سقوط سلسله او انجامید 

به روایت جوزجانی اولین تماسهای سلطان با مغولان در سال ۶۱۲ قمری برقرار شد. او هیاتی را به سرکردگی بهاالدین رازی به سوی چنگیزخان روانه ساخت. این هیات در پکن با چنگیزخان دیدار کردند و در طی این دیدارها با نمایندگان سلطان به احترام برخورد کردند و در دیدار دوم چنگیزخان به سلطان پیغام داد که چنگیزخان همچنانکه خود را پادشاه شرق می داند، سلطان را نیز فرمانروای غرب می داند. در این دیدار چنگیزخان ابراز تمایل کرد که بین دو طرف صلح و مسالمت برقرار باشد. چنگیزخان به همراه نمایندگان سلطان گروهی از بازرگانان خود را با کاروانی مرکب از پانصد شتر که زر، سیم، ابریشم و پوست سمور داشتند، روانه مملکت خوارزمشاهی کرد. هیات مذکور در اوایل سال ۶۱۵ قمری در بخارا به خدمت سلطان رسید. چنگیزخان از سلطان خواست که بین آنها عهد دوستی و صلح برقرار باشد ولی آن چیز که خشم سلطان را برانگیخت پیام چنگیزخان بود که او را «برابر گرامی ترین پسرانم» خوانده بود. ولی نهایتاً سلطان با چنگیزخان عهد نامه صلح منعقد نمود. 

کاروانی که چنگیزخان به ایران روانه ساخته بود در سال ۶۱۵ قمری  که تعدادشان به چهارصد و پنجاه تن می رسید به شهر «اترار» که در کرانه شرقی قلمرو خوارزمشاهیان قرار داشت رسیدند. هدایای این بازرگانان حاکم «اترار» که «اینالچق» نام داشت و از خویشاوندان سلطان بود را به طمع انداخت و او بازرگانان را جاسوس خطاب کرد. اینالچق به دستور سلطان این بازرگانان را کشت. خبر این کشتار به گوش چنگیزخان رسید ولی او خشم خود را فرو خورد. از اینرو فردی مسلمان را با دو فرد مغول به نزد سلطان محمد فرستاد و خواستار استرداد اینالچق شد، ولی سلطان با زیر پا گذاشتن شئونات دیپلماتیک فرمان قتل فرستادگان چنگیزخان را صادر کرد و با اینکار خویش سند حمله سهمگین مغول به ایران را امضا نمود. 

اولین درگیری سلطان با مغولان در حوالی شهر سمرقند اتفاق افتاد. در این نبرد مغولان با قپچاقها در گیر بودند و فرمان جنگ با خوارزمشاهیان را نداشتند اما سلطان آنها را به جنگی خیره سرانه و بی نتیجه تحریک کرد. این جنگ با ترک شبانه و ناگهانی میدان نبرد توسط مغولان پایان یافت. ولی تجربه نخستین برخورد تاثیری عمیق بر سلطان نهاد و از آن پس هرگز جرات نکرد با مغولان رودررو شود. 

از این پس بود که دوره فرار سلطان فرا می رسد و او با فرار خویش شهر به شهر را تسلیم لشکر مغول کرد. بطوریکه در فاصله اندک دو ساله ای کل منطقه فرارود به تصرف چنگیزخان درآمد. 

فرارهای سلطان محمد از شهر سمرقند شروع شد و شهرهایی که او به آنها گریخت به ترتیب عبارتند از: سمرقند، بلخ، ترمذ، کلات نادری، نیشابور، اسفراین، ری، سلطان آباد سلطانیه، قسمت اعظم گیلان و نهایتاً جزیره آبسکون در دریای خزر. 

سلطان محمد خوارزمشاه در سال ۶۱۷قمری از اندوه سرنوشت حرمش که در قلعه ای نزدیکی ساحل دریای خزر به اسارت مغول در آمده بودند درگذشت، ولی «نسوی» گزارش می کند که مرگ او در اثر تورم حاد ریه در جزیره «آبسکون» اتفاق افتاد 

پس از مرگ وی، پسرش جلال الدین منکبرنی جانشین او شد و مبارزه اصلی با مغولان توسط او آغاز شد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
Qafqazli