تورکها در ایران شامل گروهها و ایلات مختلفی هستند که به منطقۀ خاصی مختص و محدود نبوده و تقریباً در تمام استانهای کشور حضور دارند. تورکهای ایران اکثریت نسبی مردم ایران (شهروندان ایران) را تشکیل داده و فارغ از منسوبیت منطقهای، استانی، گروهی یا ایلی خود همگی بر یک نکته متفقاند: «من تورکم و زبانم تورکی است».
بنابراین، وقتی سخن از مسألۀ ملی تورک در ایران به میان میآید نباید خود را به منطقۀ خاصی محدود کنیم. مسألۀ ملی تورک در ایران همانطور که از نامش پیداست یک مسألۀ ملی یعنی مربوط به ملت تورک در ایران است. مسألۀ ملی تورک در ایران نیز سراسریست و در یک منطقۀ خاص نمیگنجد.
دورۀ جدید مسألۀ ملی تورک در ایران، پس از فروپاشی دو کشور شوروی سابق و یوگسلاوی سابق و وقایع متعاقب آن شروع شده و امروزه با در نوردیدن حصار اولیۀ خود در حال گسترش به بطن جامعه و تمام آحاد ملت تورک در سراسر ایران است. با این وجود، تحدید مسألۀ ملی تورک و در بند کردن آن در یک منطقۀ خاص - آگاهانه یا ناآگاهانه - خطایی استراتژیک و خیانتی علیه ملت تورک است.
راهبرد بهینۀ حرکت ملی ـ دموکراتیک تورک در شرایط کنونی ایران، بسط اندیشههای تورکگرا و اتخاذ سیاستهای تورکمحور از سوی متفکرین و فعالین سیاسی تورک و سپس تزریق آن به بطن جامعۀ تورک با هدف کادرسازی، نفوذ، حضور و مشارکت سیاسی تورکگرا در حوزۀ مدیریت سیاسی کشور به منظور احقاق حقوق ملی ملت تورک میباشد.
این علمیترین، تخصصیترین، کمهزینهترین و مدنیترین راهحل مسألۀ ملی تورک در ایران است و میتواند در تغییر خط مشی یکجانبهنگر و انحصارگرایانۀ سیستم حکومتی کنونی و تصحیح ساختار قدرت تکقومی آن مفید و مؤثر باشد.
در شرایط امروز که تمامی راههای ورود نیروهای دموکراتیک از جمله نیروهای تورکگرا به سطوح بالای حکومتی مسدود است، نباید قهر نموده و دچار انفعال سیاسی شد. بلکه بهتر است اهداف را مرحلهبندی کرده و قدم به قدم به هدف اصلی نزدیک شد.
باید با اغتنام هر موقعیت از هر روزنهای بهره برده و با تقلیل انتظارات در مراحل اولیه، ابتدا سیاسیون نزدیک به تفکرات تورکمحور در درون حاکمیت را مورد حمایت قرار داده و سپس با تشویق و تنبیه هوشمند، آنها را در جهت اهداف حرکت ملی تسویق نموده و با افزایش تدریجی نسبت تورکگرایی در آنها بخشی از سیستم حکومتی را به بیان و اجرای اهداف حرکت ملی واداشت.
لازم است با اجتناب از جنجالآفرینیهای بیمورد، مطالبات و خواستههای بر حق ملت تورک را از طریق همین سیاسیون در سطوح بالای حکومتی مطرح نمود، و بستر و رویکرد نظری و عملی لازم برای سیاست تورکمحوری را در تمام حوزهها ایجاد و به طور مداوم تقویت کرد.
بایستی با مشارکت سیاسی هوشمندانه، ملت تورک را به سرنوشت اجتماعی، سیاسی و فرهنگی خود آگاه و امیدوار ساخته و با فشار بر سیستم فارسگرای انحصارطلب، جهت ترمیم ساختار سیاسی و تصحیح خط مشی و نظام تکقطبی دگرستیز حاکم گام برداشت.
به حرکت در آوردن تماشاگران و منفعلین تورک، پرهیز از اعمال پرخاشگرانه و غیر مسالمتآمیز، اجتناب از روشهای پرهزینه، اتخاذ روشهای با حداقل درگیری منفی، سلب بهانه از نیروهای سرکوبگر، برقراری اعتماد سیاسی و قانونی دوطرفه، استفاده از رسانههای سراسری و نوین ارتباطی، مشارکت مدنی هوشمندانه و مستمر در تمامی عرصههای سیاسی و فرهنگی و اجتماعی، تشکیل نهادهای مردمی و فعالیت حزبی، کسب قدرت سیاسی و تأثیر بر ساختارها و تصمیمسازی سیاسی در کشور، ایجاد انگیزه و امید در شهروندان تورک، و ... از جمله اقدامات و فعالیتهایی هستند که اگر با تورکگرایی همراه باشند، مفید فایده و مثمر ثمر بوده و نتیجۀ مطلوبی در حل مسألۀ ملی تورک در ایران رقم خواهند زد.
اگر متفکرین و فعالین ملی کنونی که مسئولیت خطیر سرنوشت ملت تورک را در ایران بر عهده دارند، نتوانند با شرایط و امکانات محدود کنونی مطالبات بر حق ملت تورک را تنظیم و تدوین نموده و در دام مطامع شخصی و محفلی صاحبان افکار انحرافی و منطقهگرا که با کمتجربگی و رفتار سیاسی ناآگاهانه، به اندازۀ نیروهای توتالیتر فارسگرا در استمرار اوضاع بحرانی کنونی نقش دارند بیافتند، زمان و عرصههای سیاسی را تمامعیار در اختیار نیروهای فارسمحور رها نموده و بیتردید باید جوابگوی ملت تورک، تاریخ و آیندگان باشند.