محمد فضولی (به ترکی آذربایجانی: Məhəmməd Füzuli یا ملا محمد بن سلیمان بغدادی(۱۴۸۳-۱۵۵۶) شاعر
و ادیب ترک است. او را «بزرگترین شاعر ترکی آذربایجانی در سدهٔ دهم» میدانند. پدر
وی ساکن حله در عراق امروزی بود و محمد فضولی در آنجا به دنیا آمد و در بغداد پرورش
یافت از این روی، سه زبان ترکی، فارسی و عربی را به خوبی میدانست و به هر سه زبان
شعر سروده است. او را یکی از پایه گذاران سبک هندی میدانند.
مردم این دیار را با من
اثر شفقت و عنایت نیست
یا در ین قوم نیست معرفتی
یا مرا هیچ قابلیت نیست
زندگی
محمد پسر سلیمان در حدود سال ۱۴۸۳ در عراق به دنیا آمد.در منابع معتبر از جمله مجمع الخواص صفحه
۱۰۳حله به عنوان محل تولد فضولی برشمرده شده است، اما در برخی
منابع دیگر کربلا یا نجف هم آمده است. پدرش سلیمان بود که به حله مهاجرت کرد و
قاضی آن شهر بود. «پدر فضولی بنا به گفتهٔ «صادق بیگ افشار» صاحب تذکرهٔ «مجمع
الخواص» –که به زبان ترکی ازبکی نوشته شده– از ایل بیات بوده که یکی از ۲۲ طایفه مهاجر ترکان اوغوز میباشد.» او در حله و سپس بغداد
تحصیل کرد و یکی از استادانش «ملک الشعرای حبیبی» از شاعران حروفی بود. حدود هفتاد
ساله بود که در بغداد درگذشت.
سبک شناسی
پیش از فضولی در ادبیات ترکی
آذربایجانی شکلهایی چون مثنوی و غزل رواج داشت و فضولی خود یکی از غزلسرایان
برجسته بود، اما «او نخستین آثار ارزندهٔ تمثیلی را در ترکی آذربایجانی آفرید (بنگ
و باده- صحبت الاثمار). فضولی مانند نسیمی کوشید تا شعر ترکی را با اوزان عروضی
سازگار نماید اگر چه او موفقیت چشمگیری به دست آورد ولی واقعیت این بود که ترکی با
وزن هجایی سازگارتر است.»
بعضی از منتقدین ادبی سبک اشعار فارسی
فضولی را نزدیک به سبک هندی و صائب تبریزی که صد سال پس از وی این سبک شعر را رواج
داد میدانند. «بسیاری از مضامین فضولی را بعد از او در شعر شعرای نامدار مکتب
اصفهان یا سبک هندی (= سبک فضولی) میبینیم.» و حتا او را «از جمله پایهگذاران سبک
هندی» شمرده اند.
تخلص فضولی
یاران گذشته بس که کردند
تاراج عبارت و معانی شد تنگ فضای نظم
بر ما
فریاد ز سبقت زمانی فضولی در فارسی به
دو معنا به کار میرفته است:
۱- کسی که کار بیهوده کند.
۲- آنکه بیجهت در امور دیگران مداخله کند.
این دو معنا دقیقا با معنای این واژه
در زبان عربی انطباق داشت. اما از حدود قرن هشتم هجری به بعد این مفهوم به «فضول»
داده شد. در عوض واژه «فضول» که در عربی یعنی «زبان درازی و مداخلهٔ بیجا در کار
دیگران» در فارسی «فضولی» خوانده شد. مثلا حافظ میگوید:
«در کارخانه ئی که رهِ عِلْم و عقل
نیست وَهْمِ ضعیفْرای فضولی چرا کند؟» که در اینجا فضولی به همان معنایی است که ما
امروزه به کار میبریم، و این عکس معنای عربی این واژه است.به هر حال محمدبن سلیمان
این تخلص را به معنای عربی آن به کار میبرد یعنی:«زبان دراز و مداخله کننده در
کاری که به او مربوط نیست»، یا به تعبیر امروزی «فضول». فضولی در مقدمه دیوان
اشعارش به زبان فارسی دلیل انتخاب این تخلص عجیب را با زبانی شوخطبع توضیح میدهد:
آخرالامر معلوم شد که یارانی که پیش
از من بوده اند تخلصها را بیش از معانی ربوده اند. خیال کردم که اگر تخلص مشترک
اختیار نمایم در انتساب نظم بر من حیف رود اگر مغلوب باشم و بر شریک ظلم شود اگر
غالب آیم. بنابر رفع ملابست التباس «فضولی» تخلص کردم و از تشویش ستم شریکان پناه
بجانب تخلص بردم و دانستم که این لقب مقبول طبع کسی نخواد افتاد که بیم شریک او
بمن تشویشی نتواند داد.
آثار ترکی
دیوان اشعارترکی.
دیوان ترکی فضولی تاکنون چند بار در ایران، ترکیه وآذربایجان منتشر شده است. دوان ترکی به تصحیح حمید آراسلی(باکو)، دیوان ترکی به تصحیح امین صدیقی(تهران-1374)، دیوان ترکی به تصحیح حسین محمدزاده صدیق(تهران) ودیوان ترکی تصحیح مژگان جونبور ودیگران.(استانبول)بهترین چاپ های علمی دیوان ترکی هستند.
- شاه و گدا
- لیلی و مجنون
- مثنوی بنگ و باده. . به شاه اسماعیل تقدیم شدهاست.
- روضه.
- حدیقت السعداء. . این کتاب ترجمهٔ روضةالشهدای حسین واعظ کاشفی است. که بر آن مطالبی نیز افزوده است.
- صحبت الاثمار. ( گفتوگو بین چند میوه است و یکی از نخستین کتابهای ادبیات کودک محسوب میشود.)
- شکایتنامه.
- رساله معما.
نمونه شعر ترکی
ای خوش اول مست، کی بیلمز غمی-عالَم
نه ایمیش،
نه چکر عالم اوچون غم، نه بیلر غم نه
ایمیش
بیر پری سیلسیلهیی-عشقینه دوشدوم
ناگه،
شیمدی بیلدیم سببی-خیلقت-آدم نه
ایمیش.
واعظ اوصافی-جهنم قلیر، ای اهل
ورع!
وار اونون مجلسینه، بیل کی جهنم نه
ایمیش!
اوخو کؤکسومده ئوتوپ، قالمیش ایمیش
پئیکانی،
آه بیلیدیم سببی-آهی-دمادم نه
ایمیش!
ای فضـولـی! مـزهیی-ساقی و صهبــا
بیلـدیـن،
توبه قیل تا بیله سن، زَرق و ریا هم
نه ایمیش!
ترجمه فارسی
خرم آنکس که نداند غم عالم چه
بوَد
غم دنیا نشناسد، نه که خود غم چه
بوَد
ناگهان بندی زنجیر نگاری شده ام
حال دانم سبب خلقت آدم چه بود
گفت واعظ همه اوصاف جهنم، زاهد!
باش در مجلس او، بین که جهنم چه
بود
تیر بر دل بزد و مانده بجا
پیکانش
آه، دانم سبب آه دمادم چه بود
ای فضولی مزه باده ساقی دانی
چو کنی توبه بدانی که ریا هم چه
بود
فارسی
قدیمیترین نسخه خطی دیوان فارسی فضولی
در ۲۰ جمادیالاولی ۹۵۹
قمری به خط حبیبالله اصفهانی نوشته شده است. این نسخه هماکنون در کتابخانه مرادیه
در ترکیه نگهداری میشود. در مقدمهٔ این دیوان، فضولی با زبانی که گاه به طنز نزدیک
میشود، شرح میدهد چگونه بعد از این که در سرودن شعر به عربی و ترکی مهارت پیدا
کرده، اشعار پراکندهٔ فارسی سروده است به سرودن غزل به فارسی پرداخته است:
تا آنکه روزی گذارم بمکتبی افتاد، پری
چهرهٔ دیدم فارسی نژاد، سهی سروری که حیرت نظارهٔ رفتارش الف را از حرکت انداخته
بود و شوق مطالعهٔ مصحف رخسارش دیدهٔ نابینایی صاد را عین بصر ساخته بود. چون توجه
من دید از گفتهای من چند بیتی طلبید. من نیز چند بیتی از عربی و ترکی باو ادا
نمودم و لطایف چند نیز از قصیده و معما برو فزودم. گفت که اینها زبان من نیست و
بکار من نمیآید، مرا غزلهای جگر سوز عاشقانهٔ فارسی میباید.
هر چند اصولا فضولی در این مقدمه با
شوخ طبعی مسائل را بیان میکند و بعید نیست از سر شوخ طبعی این ماجرا را نقل کرده
باشد اما به هر حال غزلهای عاشقانهٔ فارسی فضولی بخش مهمی از دیوان او را تشکیل
میدهند.
فضولی به فارسی در قالبهای مختلف
مانند قصیده، غزل، ترکیببند، مقطعات، رباعی و مثنوی ساقینامه شعر سروده است؛ اما
بخش عمدهٔ دیوان او را غزل و قصیده تشکیل میدهد.
- دیوان شعرها
- رند و زاهد
- صحت و مرض
- انیس القلب
- ساقینامه (هفت جام)
- روح نامه (سفرنامه روح یا حُسن و عشق)
نمونه شعر فارسی
نو خطان را دوست میدارد دل دیوانه
ام
من چو مجنون نیستم در عاشقی مردانه
ام
خضر میگویند بر سر چشمهٔ برد ست
راه
قطرهٔ گویا چکیده جایی از پیمان
هام
عقل را هر لحظه تکلیفیست بر من در
جهان
بیتکلف با عجب دیوانهٔ همخانه
ام
درد دل با سایه میگویم نمییابم
جواب
غالبا او را بخواب انداخته افسانه
ام
متصل از درد عشق و طعنهٔ عقلم
ملول
میرسد هر دم جفا از خویش و از بیگانه
ام
تا کشیده بر گلت از سنبل مشگین
نقاب
میخلد صد خار هر دم بر جگر از شانه
ام
به که بر دارم فضولی رغبت از ملک
جهان
نیستم گنجی که باشد جای در ویرانه ام
عربی
فضولی در مقدمه دیوان فارسی اش در
مورد اشعار عربیاش گفته است: «باشعار عربی پرداختم و فصحای عرب را بفنون تازی
فیالجمله محظوظ ساختم و آن بر من آسان نمود زیرا زبان مباحثهٔ علمی من بود.»
شعر
- مطلع الاعتقاد
- دیوان اشعار عربی
کلام و فلسفه
- (به عربی: مطلع الاعتقاد فی معرفت المبدأ و المعاد). این کتاب توسط دکتر حسین محمدزاده صدیق از عربی به فارسی ترجمه و در قطع وزیری منتشر شده است. در سال ۱۹۵۸ در باکو منتشر شد.
نمونه اشعار
فضولی از کم سوادی کاتبان و از این که
هنگام نوشتن اشعار دقت کمی میکنند و مفهوم اشعار را از بین میبرند در رنج بوده است
و در انتقاد به این موضوع سه شعر به ترکی، فارسی و عربی سروده است.
ترکی
قلم السون اَلی اُلْ کاتب بَدْ
تحریرک
که فساد رقمی سوزمزی شوُرِِ
ایْلر
گاه بیر حرف سقوطیهِ قِلْورنادری
نارْ
گاه بیر نقطه قصوریله گوزی
کورایلر
فارسی
باد سرگشته بسان قلم آن بیسروپا
که بود تیشهٔ بنیان معارف قلمش
زینت صورت لفظ است خطش لیک چسود
پردهٔ شاهد معنی است سواد قلمش
عربی
تبت یدا کاتب لولاه ما خربت
معمورةأسّست بالعلم و الادبِ
اَردی من الخمرفی اِفساد نسخته
تستظهر العیب تغییراً مِنَ
العَثَب
یادمان فضولی
۱۹۰۸ - عزیر حاجی بیگف اپرایی بر اساس داستان و اشعار لیلی و مجنون فضولی نوشت.
۱۹۵۲ - به افتخار محمد فضولی شهر کاریاگینو در اتحاد شوروی، که اکنون در منطقه خودمختار قره باغ واقع است، «فضولی» نامیده شد.
۱۹۵۸ - در جمهوری آذربایجان در دورهٔ اتحاد جماهیر شوروی، برای بزرگداشت مقام ادبی فضولی کنفرانسی بینالمللی برگزار شد و آثار ترکی و فارسی او در چاپ جدید منتشر گردید.
۱۹۹۳ تا ۱۹۹۶ - به مناسبت پانصدمین سال تولد فضولی در جمهوری آذربایجان طی سه سال مراسم و جشنهای متعددی برپا شد. در این سالها در کشورهای مختلف نیز کنگرهها و مراسم بزرگداشت متعددی برگزار شد. از جمله میزبانان مراسم میتوان به ایران (تهران)، ترکیه (آنکارا)، روسیه (مسکو)، عراق (بغداد، کربلا و کرکوک)، گرجستان، قزاقستان، ازبکستان، داغستان، دربند، مخاچقلعه، و دفتر مرکزی سازمان یونسکو در پاریس اشاره کرد.
۱۹۹۶ - روز ۸ نوامبر روز عیدملی لقب گرفت و حیدر علیاف رئیس جمهوری وقت جمهوری آذربایجان در جشن باشکوهی در کاخ رسپوبلیکا سخنرانی کرد و از فضولی به عنوان شاعر ملی آذربایجان تجلیل کرد.
۲۰۰۷ - در ۲۲ و ۲۳ خرداد ۱۳۸۶ همایش دو روزه فضولیشناسی در ارومیه برگزار شد. مرکز مطالعات و تحقیقات آذربایجانشناسی و دانشگاه ارومیه در استان آذربایجان غربی این همایش را برگزار کردند. «به گفته کارشناس اجرایی همایش ۵ مقاله از کشور ترکیه، ۲۹ مقاله از باکو، یک مقاله از روسیه، ۸ مقاله از جمهوری نخجوان و ۷۰ مقاله از کشور ایران به دبیرخانه واصل شده بود.»
سرو را همچو قدت شیوهٔ رعنایی نیست
این قدر هست که او مثل تو هرجایی نیست
سرو و گل تا ز قد و روی تو دیدند شکست
باغبان را سرو برک چمن آرایی نیست
همدمی چون غم او نیست دم تنهایی
هر کرا هست غم او غم تنهایی نیست
ای دل ار عاشقی از طعنه میندیش که ذوق
نتوان یافت ز عشقی که برسوایی نیست
ای که داری سر سودای تجارت بینفع
هیچ سرمایه به از جوهر دانایی نیست
صبر در عشق تو کاریست پسندیده ولی
کرده ام تجربه کار من شیدایی نیست
مشو از دیدهٔ خونبار فضولی غایب
که درو بی گل روی تو شکیبایی نیست
..................
مولانا حکیم ملا محمد فضولی، شاعر و اندیشمند متفکر و شاعر سه زبانه ای است که تأثیر عمیقی در تاریخ ادبیات ترکی و عربی و فارسی بر جای نهاده است. نام او محمد، نام پدرش سلیمان بوده است. گفته شده که در سال 910 هجری در خانواده ای شیعی مذهب و آذربایجانی، در جوار مرقد سید الشّهدا، در کربلا به دنیا آمده است. او را «بزرگترین شاعر ترکی آذربایجانی در سدهٔ دهم هجری قمری» می دانند از کودکی و کیفیت تحصیلاتش آگاهی هایی به دست نیامده است. در جوانی لقب «ملا» گرفته و مشهور به ملا فضولی بوده است. علوم عربی را نزد عالمی به نام رحمت الله و علوم ادبی را نزد «حبیبی» شاعر معروف آذربایجان آموخته و نیز با دختر رحمت الله ازدواج کرده و پسری عالم و شاعر با تخلص فضلی داشته است
پدر فضولی بنا به گفته ‹‹صادق بیگ افشار›› از ایل بیات بوده که یکی از 22 طایفه مهاجر ترکان اوغوز می باشد.
لقب «ملا» نشانه ی کلامی بودن وی و لقب «حکیم» بیانگر رویکرد او به فلسفه و حکمت است. به دیگر سخن، حکیم ملا محمد فضولی مانند ابوعلی سینا و بیشتر از او، توانست کلام و فلسفه را به گونه ای آشتی دهد و راه سومی در حکمت اسلامی بگشاید که بعدها از سوی حکیم ملا عبدالله زنوزی دنبال شد.
فضولی، شاعری اندیشمند است و در شعر ترکی، ید طولایی دارد. در مقدمه ی دیوان ترکی خود می گوید:
«علم سیز شعر اساسی یوق دیوار اولور و اساس سیز دیوار، غایتده بی اعتبار اولور».
یعنی:«شعر عاری از علم همچون دیواری بی بنیان باشد و دیوار بی بنیان را سرانجام اعتبار نشاید».
در همانجا، از تحصیل علوم عقلی و نقلی و پرورش استعداد شعری خود با دانش و معرفت سخن می گوید و اعتقاد دارد که:«شاعری از الطاف الهی است که نصیب برخی از اولاد آدم می شود.» و شاعری را نوعی عبادت می شمارد.
استعداد سرشار و بی نظیر او، نقش عظیمی در دگرگون سازی ادبیات ترکی ایرانی دوره ی اسلامی داشته است و می توان گفت که نقشی را که نظامی در شعر فارسی ایفا کرده است، او در تاریخ شعر ترکی دارد. از روزگار خودش تا قرن ها بعد، بسیاری از شاعران نام آور ترکی سرا تحت تأثیر آثار او به خلاقیت شعری پرداخته اند، نظیره سازی و تضمین بر بسیاری از آثار او را بر خود افتخار شمرده اند. مانند: باقی (شاعر بزرگ عثمانی)، خیالی، نائلی، قوسی تبریزی، ندیم، شیخ غالب، سید عظیم شیروانی، میرزا علی اکبر صابر و دیگر شعرای ترکی آشنای ایرانی، بر آثار او نظیره ها ساخته اند و او را «استاد الشّعرا» نامیده اند. به نظر یکی از فضولی پژوهان، فضولی در آفرینش شعری تحت تأثیر هیچ شاعری قرار نگرفته است و سراینده ای دارای شایستگی مستثنایی می باشد. آثار او پیش از دوره ی ستم شاهی در مدارس و تکایای کشورمان تدریس می شده است. کلیات آثارش در کتابخانه های ایران نظیر کتابخانه های آستان قدس رضوی، مجلس، ملی، دانشگاه تهران و جز آن محفوظ و مضبوط است.
مولانا حکیم ملا محمد فضولی بارها به منسوبیت قومی خود اشاره کرده، خود را «ترک زبان» نامیده است و این زبان را مناسبترین قالب بیان عواطف و احساسات خود دانسته است.
دیوان ترکی:
در برگیرنده ی تحمیدیه ها، نعت ها، مراثی، قصائد، مسمطات، غزلیات، قطعه ها و انواع دیگر شعر ماست که با یک مقدمه ی منثور زیبایی آغاز می شود. این دیوان، نخستین بار در تبریز به سال 1247 هـ . چاپ شده است. دو بار نیز در تهران به صورت چاپ سنگی و سربی انتشار یافته است. در سال 1258 در بولاق (مصر)، در 1256 در عشق آباد، در 1268 در اسلامبول چاپ شده است. پس از تغییر الفبای اسلامی ترکی به لاتین و اسلاو و روسی نیز بارها در بلاد اسلام با دیدگاه های گوناگون به نشر آن مبادرت کرده اند. نشرهای موجود ایران در 50 سال اخیر که می توان گفت، همه ساله به صورت افست، توسط کتابفروشی فردوسی تبریز به بازار عرضه می شود، از روی چاپ 1286 هـ . که در مطبعه ی تصویر افکار اسلامبول به عمل آمده، انجام می پذیرد. بخش غزلیات این دیوان، در سال 1367 توسط آقای میر صالح حسینی (سولماز) با مقدمه ی مبسوطی چاپ شد. در سال 1357 نیز به هنگام برگزاری کنگره ی جهانی فضولی از سوی وزارت ارشاد در تهران، چاپ مغلوط و مشکوکی بیرون داده شد.
گزینه ای هم از غزلیات این دیوان، در سال های اخیر در تبریز از سوی آقای حسین فیض اللهی وحید چاپ شده است. نشر علمی و نوین کامل از آن را، اینجانب در سال 1384 با تعلیقات و کشف الابیات بیرون دادم. چندین شرح نیز بر آن نگاشته شده است که از شرح های معاصر و آکادمیک می توان کتاب درسی پرفسور دکتر خلوق ایپک تن را نام برد.
دیوان فضولی با یک دیباچه ی منثور آغاز می شود. سپس دو تحمیدیه و نه نعت می آید که آن ها را می توان از زیباترین آثار فضولی شمرد. مثلاً نعت معروف، به مطلع:
ساچما ای گؤز اشکدن کؤنلومده کی اودلارا سو،
ذوق تیغیندن عجب یوخ اولسا کؤنلوم چاک- چاک،
کیم بو دنلی دوتوشان اودلارا قیلماز چاره سو.
کیم مرور ایله بوراخیر رخنه لر دیوارا سو.
تا آنجا که می گوید:
طینت پاکینی روشن قیلمیش اهل عالمه،
سید نوع بشر، دریای دُرّ اصطفا،
قیلماق ایچون تازه گلزار نبوت رونقین،
معجزی بیر بحرِ بی پایان ایمیش عالمده کیم،
اقتدا قیلمیش طریق احمد مختارا سو.
کیم سپیبدیر معجزاتی آتش اشرارا سو،
معجزیندن ائیله میش اظهار سنگ خاره سو.
یئتمیش آندان مین- مین آتش خانه ی کفّاره سو.
در دیوان ترکی فضولی که این قلم ترتیب داده است، پس از قصائد (48 قصیده) بخش غزلیات می آید که شامل 410 غزل بسیار زیبای عرفانی و فلسفی است. اغلب آن ها 7 بیت است و به ندرت به غزل های 6 و 8 بیتی بر می خوریم. بسیاری از غزل های او را ترکی آشنایان هموطن ما از حفظ دارند. مانند غزل های با مطلع های:
دوستوم عالم سنین چین گر اولا دوشمن منا،
اول پریوش کیم ملاحت مولکونون سلطانیدیر،
پنبه ی داغ جنون ایچره نیهاندیر بدنیم،
جان وئرمه غم عشقه که عشق آفت جاندیر،
منی جاندان اوساندیردی جفادان یار اوسانمازمی،
*
* جان عالم سن، یئترسن دوست آنجاق سن منا.
حکم اونون حکمی دورور، فرمان اونون فرمانیدیر.
دیری اولدوقجا لباسیم، بودور ئولسم کفنیم.
عشق آفت جان اولدوغو مشهور جهاندیر.
فلکلر یاندی آهیمدن مورادیم شمعی یانمازی؟
پس از غزل ها، 33 قطعه، 1 ترکیب بند، ساقینامه، مثنوی، 1 مسبّع، 1 مسدّس، 1 ملمع، 13 دوبیتی و 105 رباعی در دیوانش آمده است.
2- 3- 1. لیلی و مجنون: مثنوی عرفانی گرانقدری است که همچون نگینی در گستره ی ادبیات ترکی می درخشد. این مثنوی بارها در تبریز و تهران چاپ شده است و متأسفانه متن علمی و انتقادی آن را چون دیگر ذخایر فرهنگی اسلامی، مستشرقان ترتیب داده اند و در کشور خود ما در این باب فعلاً همتی به خرج داده نشده است. این اثر در وزن «مفعول مفاعیل فعولن» در سال 941 هـ . سروده شده است. فضولی این اثر را با توحیدیه، مناجات و نعت شروع می کند که مستشرقان اغلب در نشرهای خویشتن، این سه بخش را حذف کرده اند.
اغلب شاعرانی که پس از فضولی به ترکی یا فارسی، مثنوی لیلی و مجنون و یا هر مثنوی بزمی دیگر سروده اند، تحت تأثیر نبوغ او بوده اند. نسخه های خطی فراوانی از آن در دنیا موجود است. نخستین بار در تبریز در سال 1264 هـ . به چاپ سنگی رسیده است. چاپ های متعدد و متنوع از آن در شهرهای باکو و استانبول انجام پذیرفته است. چند اپرا و فیلم نیز بر اساس آن ساخته شده است که آوازه ی جهانی دارد و چندین بار در صحنه های تئاتر اجرا شده است و به چندین زبان نیز ترجمه شده است.
اثر گرچه مثنوی است، ولی در متن آن، 23 غزل و دو مربع نیز داخل شده است که ما آن ها را به نشر نوین «دیوان اشعار ترکی فضولی» وارد کردیم. در مقدمه از اینکه در روزگار وی شعر و شاعری خوار شمرده می شده سخن گفته است:
اول دؤوره ده یم کی نظم اولوب خوار،
اول رتبه ده قدر نظم دیر دون،
. . . مین رشته یه طورفه لعل چکسم،
قیلماز آنا هیچ کیم نظاره،
. . . دؤوران ایستر کی خوار اولا نظم،
هر سؤز کی گلیر ظهورا مندن،
. . . من منتظرم وئرم رواجین،
تعمیر خرابا طالییم من،
اشعار اولوب کسادْ بازار.
کیم کُفر اوخونور کلام موزون.
مین روضه یه نازنین گول اکسم.
دئرلر گوله خار، لعله خاره.
بی عزت و اعتبار اولا نظم.
مین طعنه بولور هر انجمندن.
بیمار ایسه ائیله یم علاجین.
اِن شاءَ الله که غالیبم من . . .
پیش از فضولی چندین تن از شاعران ترکی زبان از جمله: شاهدی، نوایی، بهشتی، حمدی، قدیمی، جلیلی و . . . ماجرای لیلی و مجنون را به نظم کشیده اند و در زبان فارسی نیز خبر از چند مثنوی، مانند مثنوی گرانجای نظامی گنجوی و نیز مثنوی عبدالرحمن جامی داریم. ولی هیچ یک از آن ها جز اثر نظامی، چون سروده ی فضولی این همه شهرت قبول و آوازه نیافت. به گونه ای که اثر فضولی را در قریب به اتفاق کشورهای جهان، آشنایان به ادبیات مشرق زمین می شناسند و ترجمه ها و روایت های غربی نیز اغلب بر ساختار منقول فضولی متکی است.
3- 3- 1. بنگ و باده: مثنوی عارفانه ای در 450 بیت که پیش از جنگ چالدران سروده شده و به شاه اسماعیل ختایی تقدیم شده است. در این اثر، منظور از بنگ، سلطان بایزید دوم و منظور از باده، شاه اسماعیل است. این مثنوی چند بار در داخلِ کلیات فضولی در تبریز و تهران چاپ شده است.
در این داستان، باده بر بنگ برتری داده می شود. در آغاز آن تحمیدیه، نعت و ذکر فضائل و مناقب حضرت علی(ع) و مدح شاه اسماعیل ختایی آمده است. سپس در وصف باده سخن می رود. باده پس از وصف خود، برای بنگ، ایلچی می فرستد ولی ایلچی به باده خیانت می ورزد. باده قشون بر می دارد و به سوی بنگ روان می شود و در فرجام ماجرا بر بنگ غلبه حاصل می کند.
مثنوی در وزن «فاعلاتن مفاعلن فعلن» سروده شده است. پچوی در تاریخ خود از شاعر معروف عثمانی موسوم به غازی گرای نام می برد که بر این مثنوی نظیره ای زیبا سروده و آن را گل و بلبل نامیده است.
این مثنوی در 450 بیت سروده شده است و شیوه عنوان گذاری منظوم قرن نهم ادبیات ترکی آذربایجان در آن رعایت شده است. عنوان های برخی از فصل های آن چنین است:
هست این نعت احمد مختار،
و یا: شمه ای وصف حیدر کرار،
و یا: باشد این مدح شاه اسماعیل،
آغاز مثنوی چنین است:
ای وئرن بزم کائناته نسق،
عشق میخانه سین قیلان معمور،
کی ائدیب اول غرور جامینی نوش،
جمله دن مخفی اولا اسراری،
بوراخان جام عشقه نشئه ی حق.
سونان اوندان جهانا جام غرور.
اهل نطق اولا واله و مدهوش.
اولمایا هیچ کیم خبرداری
نکوهش نژاد ترک در نوشته های فضولی
Germ iken meclis içre nûş-â-nûş (nûş-â-nûş içtikçe içerek, içe içe, tekrar tekrar içerek) Türk bed-mest olup mey itti hurûş (bed-mest: fena sarhoş; hurûş: coşma, çağıltı, gürültü, şamata, telâş) Fuzûlî