در پروسه فهم و تفسیر متون تاریخی، عوامل متعددی دخیل هستند که مهمترین آنها «پیشفهمها یا پیشدانستههای مفسر» و «علایق و انتظارات هدایتکننده مفسر» میباشد. به بیانی دیگر، اطلاعات پیشین، علایق و انگیزههای مفسر به همراه انتظاراتی که او از فهم و تفسیر متن دارد، دریچهای به روی وی میگشاید که از آن منظر به حوادث تاریخی بنگرد.
در حقیقت وقتی افراد مختلف حوادث تاریخی را مورد تفحّص و ارزیابی قرار میدهند، دارای پیشبرداشتها و پیشداوریهایی هستند که باعث میشود هر فرد فهم و تفسیر متفاوتی از موضوعی واحد داشته باشد و به عبارت بهتر، هر یک با عینک مخصوصِ به خود به تاریخ نگاه کند. این عینک میتواند رنگ ایدئولوژیک، ائتنیک، دینی و یا هر رنگ دیگری داشته باشد.
تودههایی که به تاریخ صرفاً با عینکهای رنگی نگریسته و نویسندگان و روشنفکرانشان نیز نمیتوانند و یا نمیخواهند نگاه کردن بدون این عینکها را در جوامع مذکور نهادینه نمایند، تبدیل به جوامعی دگم و جزماندیش میشوند که تحمل دیدگاههای مخالف و متفاوت را در عرصه تاریخ ندارند.
در چنین جوامعی همواره با موجودیت دیدگاههای متفاوت به تاریخ (بدون عینکهای رنگی)، به شدیدترین وجه مخالفت گردیده و حتی صاحبان چنین دیدگاههایی با القابی مانند خائن، ساتقین و عامل نفوذی دشمن مورد بیمهری قرار میگیرند.