وبلاگ جامع و تخصصی تورانیان (تمدن و تاریخ جامع ترکان ایران و جهان)

Qubalı Fətəli xan

(1736 - 1789)
XVIII əsrin II yarısında Azərbaycan vahid dövlət çərçivəsində birləşdirməyə can atan dövlət xadimlərindən biri də Qubalı Fətəli xan olmuşdur. Şimal-Şərqi Azərbaycanı bütövlüklə və Azərbaycanın mərkəzi vilayətlərini qismən birləşdirən Fətəli xan ağır hərbi-siyasi şəraitdə mərkəzləşmiş dövlət yaratmağa çalışmışdır. Uğursuzluqla nəticələnsə də, keçirdiyi tədbirlər o dövr üçün mütərəqqi xarakter daşımışdır. Qubalı Fətəli xanın adı mərkəzləşmiş vahid dövlət yaratmağa çalışan dövlət xadimi və görkəmli sərkərdə kimi Azərbaycan tarixində daim öz layiqli yeri tutacaqdır.

Qubalı Fətəli xan 1736-cıildə Quba şəhərində anadan olmuşdur. Atası Hüseynəli xan hələ 1726-cı ildə Qubanın hakimi vəzifəsinə təsdiqlənmiş, 2 sonra - 1747-ci ildə o, Quba xanlığının müstəqilliyini elan etmişdir. Hələ gənc yaşlarından Fətəli xan atasının müxtəlif tapşırıqlarını yerinə yetirərmiş. Onun bu illərdə ən böyük nailiyyəti 1756-cı ildə Salyan sultanlığının Quba xanlığına birləşdirilməsi olmuşdur. Belə ki, diplomatik vasitələrlə bu birləşməni hazırlayan Hüseynəli xan rəsmi mərasimləri keçirməyi oğluna tapşırır, onu qoşun başında Salyana göndərir. Fətəli xan bu tapşırığı müvəffəqiyyətlə yerinə yetirir. 1758-ci ildə Hüseynəli xan vəfat edər oğlu Fətəlini varisi elan edir. Fətəli xanın böyük amalı atasının başladığı işi davam etdirmək, pərakəndə vəziyyətdə olan Azərbaycan xanlıqlarını vahid dövlət çərçivəsində birləşdirmək olur. Birləşdirmə prosesini həyata keçirmək üçün ilk növbədə iqtisadiyyatı qaldırmağa çalışan Fətəli xan bir sıra mühüm tədbirlər həyata keçirir. Belə ki, ilk növbədə vergi və mükəlləfiyyətlər məsələləri nizamlanır, qanuni çərçivəyə salınır, qeyri-qanuni rüsumlar qadağan edilir. Vergilərin toplanması hüququ ayrı-ayrı feodallardan alınıb kəndxudalara verilir. Əvvəllər hər bir feodal vergiləri istədiyi vaxt və istədiyi həcmdə toplayır, mərkəzi xəzinəyə ödəməklə özünə də götürürdü.

Fətəli xanın islahatına əsasən, xanın əmri ilə qanunda göstərilən vaxt və həcmdə kəndxuda kənd əhlindən vergi toplamalı və onu Mərkəzi Divanın məmurlarına təhvil verməli idi. Vergi sisteminin sabitləşdirilməsi bütün iqtisadiyyatın vəziyyətini sabitləşdirir.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
Qafqazli

تومروس

تومروس نام زنی است که 550 سال پیش از میلاد حضرت عیسی  ملکه آزربایجان بود. کوروش که قصد تصرف آزربایجان را داشت با نیرنگ و دسیسه ، پسر تومروس را کشت تومروس نیز در جنگ با پادشاه پارسیان پس از کشته شدن کوروش در میدان جنگ جسدش را توسط سگی که بر روی جنازه اش پارس می کرد یافته و سر او را در ظرفی پر از خون بدنش فرو برده و گفت: " ای خونریز تاریخ! بنوش تا سیراب شوی به روایت تاریخ تومروس را در گورستانی که در سمت شرقی گوی مچید تبریز قرار دارد دفن نمودند و نام شهر تبریز به پاس این ملکه شجاع از تومریس ( تیمریس، تیبریز، تبریز) گرفته شده است حمله به ماساژت ها(آزربایجان)زمانی صورت گرفت که فرمانروای ماساژتها (از ربایجانیها) فوت کرده بود و همسر او که زنی به نام مومی ریس (تومریس) بود بر آنها حکومت می کرد به روایت هرودوت کوروش فرستاده ای را نزد این زن فرستاد و از او خواستگاری کرده، تومروس گمان می کرد که کوروش از او خواستگاری نکرده است ، بلکه می خواهد سرزمین آزربایجان را تصاحب کند و بر این اساس به کوروش پاسخ منفی داد وقتی درخواست کوروش توسط تومروس پذیرفته نشد، علیه ماساژت ها لشکرکشی کرد. تومروس برای کوروش پیغام فرستاد که به سرزمین خود باز گردد و فکر حمله به سرزمین آنها را از سر خود بیرون کند کوروش پس از مذاکره با صاحب منصبان به این نتیچه رسید که در سرزمین ماساژت ها یعنی سرزمین تومروس با آنان روبه رو شود در جنگی که صورت گرفت پسر تومروس اسیر شد و تومرس از کوروش درخواست کرد که پسرش را آزاد کند و به محض ولی کوروش او را کشت و تومرس همه ی نیروهای جنگجوی آذربایجانی را گرد آورد و به مقابله با کوروش فرستاد. مانند این کشتار تاکنون در میان بربرها (غیر یونانی) سابقه نداشته است جریان این کشتار به این صورت بود که نخست طرفین از دور با کمان به سوی یکدیگر به نبرد پرداختند و کاملا به یکدیگر نزدیلک شدند. با این که طرفین زمان درازی با یکدیگر جنگیدند، هیچ کدام از طرفین فرار اختیار نکردند، در پایان این جنگ ماساژت (از ربایجانی)ها پیروز شدند در حین این جنگ کوروش نیز کشته شد؛ پیش از آن که بیست و نه سال پادشاه بود. تومروس مشکی را پر از خون انسان های بی گناه کشته شده کرد و از میان اجساد کشته شدگان پارسی، جسد کوروش را توسط سگی که بروی جنازه اش پرسه کنان پارس میکرد، یافت و سر او را در این مشلک فرو برد و با لحنی سرزنش آمیز چنین گفت: ای خون خوار تاریخ تو که با عمری خونخواری سیز نشده ای اکنون انقدر خون بنوش تا سیراب شوی . تو پسر مرا از من گرفتی، از من که هنوز زنده ام و بر تو پیروز شدم من دستور دادم که تو را با خون سیراب کن.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
Qafqazli

Bozkurtlar niye susuyor

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
Qafqazli

اورارتو ها

اورارتو ها در سده نهم قبل از میلاد از اتحاد طایفه ای بوجود آمد .
این همان کشوریست که در زبان عبری و در تورات ، آرارات خوانده میشود و هنوز هم این نام بر کوه آرارات که سرزمین اورارتو بوده است باقی مانده است.
پایتخت آن ،توشپا در محل شهر وان ترکیه بوده است.

محمد جواد مشکور اولین کسی که رساله خود را پیرامون مردم اورارتو نوشت معتقد است:
««اورارتو ها از دشمنان سرسخت آشور ها بودند و در عصر خود واجد تمدنی درخشان و پیشرفته بودند و در آبادانی جهان سهم بزرگی را دارا شدند»»

کتیبه های زیادی تاکنون از دوران اورارتو ها در آذربایجان کشف شده است که نشان از تمدن غنی آذربایجان میباشد که اینجا به اختصار به آنها میپردازیم.

۱- کتیبه سقین دل ورزقان:«این کتیبه در کوهی بنام زاغی در ۵ کیلومتری ورزقان یافت شده است که طول آن ۱۱۵ و عرضش ۴۷ سانتی متر میباشد» این کتیبه توسط محمد جواد مشکور کشف گردید.

۲- کتیبه رازلیق سراب:«این کتیبه در کوه زاغان واقع در ۱۲ کیلومتری شهر سراب کشف گردید.

۳- کتیبه نشتبان سراب در دهکده نشتبان در دره قره کوه پیدا شده است ،این کتیبه مانند اوجاق و مکان مقدسی در بین روستاییان مورد احترام و تقدس می‌باشد.

۴-کتیبه داش تپه میاندوآب:«دو قطعه از چهار قطعه سنگی که این  کتیبه بر آن حفاری شده توسط فابر به موزه ایتالیا انتقال یافته و دو قطعه دیگر هنوز در جای خود باقیست. این سنگ نوشته را به عصر منوآ ،یکی از شاهان اورارتو مربوط دانسته اند.

۵-کتیبه کله شین اشنویه:«این کتیبه را شولتز آلمانی کشف و راولینسن انگلیسی معرفی نمود»

کتیبه ها و بقایای بازمانده از اورارتویی ها در نقاط مختلف آذربایجان حاکی از فرمانروای فرمانروایان اورارتویی در بخش پهناور آذربایجان میباشد.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
Qafqazli

حیدر بابا ...

١)

حیدربابا ، ایلدیریملار شاخاندا

سئللر ، سولار ، شاققیلدییوب آخاندا

قیزلار اوْنا صف باغلییوب باخاندا

سلام اولسون شوْکتوْزه ، ائلوْزه !

منیم دا بیر آدیم گلسین دیلوْزه


(٢)

حیدربابا ، کهلیک لروْن اوچاندا

کوْل دیبینَّن دوْشان قالخوب ، قاچاندا

باخچالارون چیچکلنوْب ، آچاندا

بیزدن ده بیر موْمکوْن اوْلسا یاد ائله

آچیلمیان اوْرکلرى شاد ائله

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
Qafqazli

Əbülfəz Elçibəy

~ ابوالفضل ائلچی بیگ ~


- زاده 24 ژوئن 1938 در نخجوان درگذشته22 اوت 2000 در آنکارا

- سیاست‌مدار آزربایجانی و یکی از مخالفان اتحاد جماهیر شوروی سابق و دومین رئیس جمهور
جمهوری آزربایجان شمالی و اولین رئیس جمهور غیر کمونیست جمهوری آزربایجان بود که
در انتخابات آزاد این مقام را در 16ژوئن 1992احراز کرد و طی یک کودتا در ژوئن 1993از قدرت کنار رفت.
- وی رهبر حزب جبهه خلق آزربایجان بود.

- قبل از وی ایاز مطلب‌اف رئیس جمهور آزربایجان شمالی بود و پس از وی

- حیدر علی اف با کودتای خفیف ژنرال صورت حسین اوف به این مقام رسید.

- ائلچی‌بی در روستای "کرَکی" نخچیوان آزربایجان در سال1938به دنیا آمد.

- پدرش، قادر قلی اهل آزربایجان جنوبی و مادرش اهل آناتولی تورکیه بود که به روستای کرَکی کوچ کرده و با پدر ائلچی بی ازدواج کرد.

- پدر ائلچی ب در سال1943در جنگ جهانی دوم شرکت کرده و دیگر خبری از وی نشده است.

- ابولفضل ایلچی بیگ بین سالهای 1957_1962 میلادی در دانشگاه دولتی آزربایجان و در دانشکده " زبانهای شرق " در رشته زبان عربی تحصیل کرد و در همان سالها در دانشکده محل تحصیل خود " کانون تاریخ شناسی آزربایجان " را تاسیس نمود.

- وی در طی سالهای1963-1964به عنوان مترجم در کشور مصر فعالیت داشت و در سال 1971 برای استقلال آزربایجان فعالیت خودرا شروع کرد که بر اثر همین فعالیت در سال 1975 به اتهام ملی گرایی به یک سال و نیم حبس محکوم گردید.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
Qafqazli

اردبیل

 

در زبان اوستایی آرتامعنی مقدس و ویل معنی شهر نمی دهد،قبل ازورود زرتشت به شهراردبیل،اردبیل شهری آباد وبزرگ بوده است ودلیل اینکه زرتشتیان این شهررامقدس می دانند به این علت است که زرتشت اولین بار درشهر اردبیل به تبلیغ دین زرتشتی پرداخته است.درمورد معنی لغوی اردبیل وتاریخ ساخته شدن این شهر می توان به قدیمیترین سنگ نوشته هاومتون قدیمی به زبان تورکی سومری مراجعه کردکه درآنها شهر آرآتا اشاره شده است که بزرگترین ایالت آن دوران بوده است که درزبان تورکی به معنی پدر قهرمان می باشد.

تورکان سومری دارای تمدنی والا وباقدمتی درحدود 7 الی 8 هزارسال می باشند.سومر یک کلمه مرکب تورکی است که ازدوواژه" سوم"به معنی کامل، خالص، توپر، تنومند ودرشت و"آر"به معنی مرد قهرمان وجنگنده تشکیل شده است.

سومر به زبان تورکی باستان معنی مرد کامل می دهد این واژه هنوزهم دراردبیل کاربرد دارد.مثلا طایفه ای دریکی ازروستاهای حوالی اردبیل زندگی می کنند که سومرین( که به غلط ثمرین نوشته می شود.) نام دارد که به شجاعت ودلیری شهره اند،کلمه سومرین ازدو واژه سوم+ارین(آره ن)تشکیل شده که که درزبان تورکی اره ن به معنی مردان می باشد وسومرین معنی مردان کامل می دهد.

همچنین درکلمه سومو یا سومی که یک نان محلی دراردبیل می باشد به این واژه برمی خوریم که در زبان تورکی به معنی نا ن کامل،توپر است.ازاشتراک لغوی زبان تورکی امروزی شهر اردبیل باتورکی سومری کلمه چیبین به معنی مگس می باشد که درتورکی سومری نیز به صورت زیبین به همان معنا آمده است.

کلمه اردبیل یا ارده بئل ازسه واژه "ار" که در زبان تورکی به معنای مرد قهرمان وجنگجو و "ده" در اصل به صورت "دا" و "آدا" بوده است که در اثر قانون هماهنگی اصوات در زبان تورکی، صوت کوتاه و ظریف فتحه را به خود گرفته و به شکل کنونی درآمده.درزبان تورکی سومری به معنی پدرمی باشدکه درتورکی امروزی نیز به صورت آتا،تاتا وده ده درآمده است.

کلمه "بئل"درسرزمینهای تورک نشین بسیاربه کاررفته است :شوربیل( یاشورقان بئل به معنی کمره شوره زار)،بئلاساغون( پناهگاهی درکمره کوه)،اربیل( اربئل به معنی دامنه کوه مرد قهرمان)،بئلداشی (سنگ دامنه کوه)،بیله دره(بیله درق به معنی دماغه کوه وگندمی که در دامنه کوه سالها بماند و مزه اش ازبین برود)بیله سوار:یا بئل سو وار یعنی بئل :کمر سو:آب وار :هست یعنی  از کمر آب هست.و بئلو(نام شهرکی است درسرزمین آرغوی ترکستان که بردامنه کوه آمده است.

در نتیجه معنی کلی ارده بئل درزبان تورکی یعنی دامنه کوه پدر قهرمان یا" سرزمین پدرقهرمان" می باشد.
۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
Qafqazli

پانفارسها با آذری نامیدن ترکان آذربایجان چه اهدافی را دنبال می‌کنند؟

ترکان ایران با توجه به کثرت جمعیتشان در ایران که نفوسشان حداقل به اندازه فارسهاست ، حقوق برابر و مساوی با فارس زبانها در همه زمینه ها ، از تحصیل به زبان ترکی گرفته تا مسائل اقتصادی ، اجتماعی ، سیاسی و غیره دارند ، نه کم و نه زیاد . اما پان ایرانیستها ، کوروش پرستان آریاچی ، تمامیت خواهان و کسانیکه هنوز هم در رویای زبان و نژاد برتر هستند با آذری نامیدن ترکان ایران چندین هدف را دنبال می‌کنند :

۱ – محروم ساختن ترکان ایران از ابتدایی ترین حقوق انسانی خود که همانا تحصیل به زبان ترکی آذربایجانی است
۲ – مخدوش‌کردن حافظه تاریخی حاکمیت ۱۰۰۰ ساله بعد از اسلام ترکان بر ایران و کشورهای همسایه کنونی که به آنها اعتماد به نفس بیشتری می دهد
۳ – خدشه‌دارکردن احساس نزدیکی ترکان ایران به همزبانان ترک ۳۰۰ میلیونی خود در دنیا که به خاطر اشتراکات زبانی و فرهنگی می توانند به راحتی با آنها ارتباط برقرار کنند تا از موقعیت بهتر اقتصادی ، فرهنگی و اجتماعی برخوردار شوند 
4 – دادن زبان ، هویت و شخصیت ساختگی و بی پشتوانه به نام " آذری " به آنها که هیچگونه پشتوانه و سابقه اثر ادبی ، فرهنگی در طول تاریخ از این زبان ساختگی موجود نمی باشد و هیچگونه حافظه تاریخی برای گویشوران فرضی چنین زبانی در تاریخ دیده نمی شود ، برای هضم راحت آنها در زبان و فرهنگ حاکم فعلی.
۵ – تحقیر زبان و فرهنگ ترکی از راههای مختلف و ترویج و تشویق زبان فارسی به عنوان زبان برتر و زبان تحصیل کرده ها و متخصصین و زبانی که بیشترین امتیاز را در کشور داراست و برادر بزرگ زبان باصطلاح آذری مورد ادعا هم هست در بین مردم آذربایجان ، و در تنگنا گذاشتن و فقیر نگه داشتن زبان ترکی در آذربایجان و نشان دادن این زبان به عنوان زبان محرومان و بی سوادان
۶ –آسیمیله‌کردن فرزندان ترک در زبان و فرهنگ حاکم فارسی و تقلیل جمعیت ترکان در کشور
۷ –هضم کامل ترکان ایران در داخل فارسیان در یک پروسه زمانی و خواندن فاتحه زبان ترکی در ایران !
وارثان چنین تفکری بر هیچ عقیده و دین آسمانی و حقوق خدادادی و طبیعی انسانها و اعتقادات حقوق بشری پایبند نیستند، آنها بنا به عناد نژادپرستانه، به صورت علنی با ترکان و اعراب و به صورت مختلف و نیمه آشکار و نهان با دین اسلام دشمنی می ورزند و بدون اینکه اطلاع درستی از تاریخ واقعی داشته باشند بر حکومت ساسانیان و هخامنشیان فخر می‌فروشند و با کمترین اطلاعی از قوانین و اعتقادات دین زرتشتی و بدون اطلاع از دو خدایی بودن و آزادی ازدواج با محارم و تقسیم جامعه به چند طبقه که هر طبقه‌ای فقط در ردیف خود باید فعالیت کند و وارد طبقات دیگر نشود ، ‌بر تبلیغ و ترویج این دین می‌کوشند.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
Qafqazli

درباره‌ زندگی ابن سینا چه میتوان گفت؟


ابن سینا به عنوان یکی از نوابغ جهان بشریت، هم در شاخه‌ طب و هم
در رشد و تکامل اندیشه‌ فلسفی خدمت کم نظیری به فرهنگ بشری کرده است.
شرح احوال وی به قلم خود و شاگردش ابوعبید جوزجانی- فقیه و فیلسوف ترکستان  نگاشته شده است.

متن عربی این زندگی‌نامه‌ی خودنوشته در «عیون‌الانباء» اثر ابن ابی اصیبعه آمده است.

پدر آغاز آن میگوید که پدرش از بلخ  ایالت وسیعی از تورکستان شرقی بود که در زمان نوح بن منصور به دنبال جنگ‌های تورکان با آل سامان به شهر بخارا – مرکز تورکهای ازبک  کوچ کرد و از روستای اوزبک نشین افشنه، زن اختیار کرد.

ابوعلی سینا به گفته‌ خودش در روستای خُرمِثین در یک خانواده‌ اصیل ازبک چشم به جهان گشوده است.

و در کودکی همراه برادرش محمود – که پنج سال از او کوچکتر بوده است – به بخارا آمده و در همان‌جا به تحصیل قرآن و ادب پرداخته است.

یعنی می‌فرمایید که ابوعلی سینا از ازبکان بوده است؟

بله، شکی در این نیست.

ابن‌ سینا در کودکی اصلاً فارسی و عربی نمیدانست.

خود، در همین شرح احوال خود نوشته و می‌گوید که در بخارا مردی سبزی فروش بود که زبان فارسی و حساب هندی میدانست
و پدرش او را برای تعلیم نزد آن مرد برد و از اینجا پیداست که وی فارسی و عربی را از  نوجوانی به بعد آموخته است.

این مرد سبزی فروش را صاحبان تراجم احوال، محمود مسّاح نامیده‌اند که در بخارا شغل بقالی داشته است.

ابن‌سینا سپس از ابو عبدالله ناتلی نام میبرد که پس از آموختن فارسی و زبان عربی پیش سبزی‌فروش مذکور، به تلمّذ برای او مشغول شده است و در اینجا سخنی دارد بدین مضمون که:

«دیگر هر چه ناتلی می‌گفت، می‌فهمیدم و در درک سخن او سختی نمیکشیدم.»
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
Qafqazli

واحدهای اندازه‌گیری ترکی

واحد طول : آرشین= 115 سانتی متر/ یاریم آرشین= 57.5 سانتی متر/ چیرک = 29 سانتی متر / سییه = 14.5 سانتی متر/  پونزا= 7.2 سانتی متر.

واحدهای اندازه گیری  طول مسافت درمقیاس بزرگتر آغاج بوده است : آغاج = 6 کیلو متر/ منزل= 6 آغاج . حد فاصل هرآغاج قهوه خانه‌ای جهت استراحت وجود داشت معمولا یک فرد معمولی روزانه دو آغاج راه می‌رفت یک مسافر تنبل یک آغاج راه می‌رفت و آدم های خیلی تنبل طوری مسافرت می‌کردند که اگر مسافت 10 روز را جمع می‌کردی از 9 آغاج هم کمتر می‌شد. این موضوع برای اینکه میزان تنبلی شخصی را مشخص کنند می‌گفتند فلانی خیلی زرنگ است ماشااله " اؤن گونده دوققوز آغاج یول گئدیر )" در 10 روز 9 آغاج راه می ‌رود).
 واحدهای پول:  قیران = 100 دینار = بیست شاهی/ ده شاهی = 50 دینار/ چهار شاهی = یک عباسی. یک منات = 3.5 قیران / یک پنابت = 50 دینار / اؤچ پنابت = 1.5 قیران / قارا پول = سکه کم ارزشتر از برنز و یا روی = پشیز
 «تومان» واحد پولی ۸۰۰ ساله درفرهنگ و ادب و تاریخ ما ترکان نیز همواره به جای عدد ده هزار استفاده شده است. این واحد پولی را بخاطر برابری آن با ۱۰۰۰۰ دینار چنین نامی را نهاده‌اند. «سکه صد دینار» یا‌‌ همان «صنار» را سلطان محمود غزنوی ضرب کرد و بعد‌ها به « محمودی » معروف شد. دینار واحد پول روم و برگرفته ازنام امپراتور روم دیناریوس بوده است. همزمان شاهان سامانی ماوراءالنهر سکه‌های نقره‌ای معروف به «شاهی» را ضرب کردند که ارزش آن نصف محمودی بود. بعداً ۱۰۰۰ دینار را «قران» و ۱۰۰۰۰ دینار را «تومان» گفتند. در اواخر دوره قاجار سکه‌های ۱۰۰۰ و ۲۰۰۰ دیناری ضرب شد که به یک «قران» و «دو قران» یا دوهزار (اصطلاحاً دوزار و دو قرون) معروف شدند. 
# ادامه مقاله در ادامه مطلب :::
۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
Qafqazli

Azərbaycan Əlifbası

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
Qafqazli

داستان به قتل رسیدن سه سردار آذربایجان

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
Qafqazli

Səttar Xan

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
Qafqazli

ATA BABƏK

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
Qafqazli

... Üzgünəm

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
Qafqazli