تومروس آنا ملکه آذربایجان

تابلوهای مختلفی بر اساس روایت هرودوتز (Herodotus) تاریخ نویس مشهور یونانی، از تاریخ کهن آذربایجان در جنگ بین تومروس آنا ملکه آذربایجانیها با کوروش شاه هخامنشیان تهیه شده است. این جنگ 529 سال قبل از میلاد عیسی مسیح (1150 سال قبل از هجرت پیامبر به مدینه) در حوالی رود آراز (ارس) روی داده است. تابلو نقاشی بزرگ توسط "پیتر پال روبنز" (peter Paul Rubens) نقاش فنلاندی کشیده شده است و در موزه بوستون امریکا نگهداری می شود سایر تابلو ها نیز توسط دیگر نقاشان مطرح دنیا همچون الکساندر "زیک"، "ماتیا پیئر اتی"، "ویکتور وولفئوت"، "آندره دلکاستاگنو"، "پتروس پاولوس روبنز" و... کشیده شده اند که در موزه های مختلف دنیا نگهداری می گردند.

تومروس فرمانروای ماساژئت ها ( اشگوزها، ترکان ) به خونخواهی پسرش، کوروش را در اطراف رود قزل اوزن سر برید.


کوروش پس از فتح بابل ، بر آن شد با توسل به نیروی نظامی اش که فوق العاده نیرومند بود و تاکنون شکستی را تجربه نکرده بود، ماساژت را نیز مغلوب کند. ماساژت ها(آذربایجانی ها) در شمال غرب ایران(آذربایجان) در کرانه رود آراکس(آراز) در همسایگی قوم ایسه دونر زندگی می کردند. ماساژت ها(آذربایجانیها) بسیار ماجراجو بودند. کوروش به دلائل متعدد به سرزمین ماساژت ها لشکر کشی کرد او انگیزه های گوناگونی برای سرکوب این قوم داشته است . یکی پیشینه او بود.او باور داشت که بیش از یک انسان است . و بیش از همه شانس با او بوده است و در همه جنگ ها با موفقیت به اهداف خود دست یافته است . گفتی است که کوروش علیه هر ملتی اراده به لشکر کشی می کرد ، انصراف او از چنین تصمیی ناممکن بود و کسی نمی توانست او را از انجام این تصمیم باز دارد .

تومروس نام زنی است که 550 سال پیش از میلاد حضرت عیسی ملکه آذربایجان بود.کوروش که قصد تصرف آذربایجان را داشت  با نیرنگ و دسیسه ، پسر تومروس را کشت. تومروس نیز در جنگ با پادشاه پارسیان پس از کشته شدن کوروش در میدان جنگ جسدش را توسط سگی که بر روی جنازه اش پارس می کرد  یافته و سر او را در ظرفی پر از خون انسان های بی گناه کشته شده در جنگ فرو برده و گفت: " ای خونریز تاریخ! بنوش تا سیراب شوی. " به روایت تاریخ تومروس را در گورستانی که در سمت شرقی  گوی مچید تبریز قرار دارد دفن نمودندو نام شهر تبریز به پاس این ملکه شجاع از تومریس ( تیمریس ، تیبریز ، تبریز ) گرفته شده است.

حمله به ماساژت ها(آذربایجان)زمانی صورت گرفت که فرمانروای ماساژتها (آذربایجانیها) فوت کرده بود و همسر او که زنی به نام مومی ریس (تومریس) بود بر آنها حکومت می کرد به روایت هرودوت کوروش فرستاده ای را نزد این زن فرستاد و از او خواستگاری کرده ، تومروس می دانست که کوروش از او خواستگاری نکرده است ، بلکه می خواهد سرزمین آذربایجان را تصاحب کند و بر این اساس به کوروش پاسخ منفی داد. وقتی درخواست کوروش توسط تومروس پذیرفته نشد ، علیه ماساژت ها لشکر کشی کرد.تومروس برای کوروش پیغام فرستاد که به سرزمین خود باز گردد و فکر حمله به سرزمین آنها رااز سر خود بیرون کند . کوروش پس از مذاکره با صاحب منصبان به این نتیچه رسید که در سرزمین ماساژت ها یعنی سرزمین تومروس با آنان روبه رو شود.

در جنگی که صورت گرفت پسر تومروس اسیر شد و تومرس از کوروش درخواست کرد که پسرش را آزاد کند و به محض ولی کوروش او را کشت و تومرس همه ی نیروهای جنگجوی آذربایجانی راگرد آورد و به مقابله با کوروش فرستاد.مانند این کشتار تاکنون در میان بربرها(غیریونانی)سابقه نداشته است . جریان این کشتار به این صورت بود که نخست طرفین از دور با کمان به سوی یکدیگر به نبرد پرداختند و کاملا به یکدیگر نزدیک شدند.با این که طرفین زمان درازی با یکدیگر جنگیدند، هیچ کدام از طرفین فرار اختیار نکردند،در پایان این جنگ ماساژت(آذربایجانی)ها پیروز شدند.

در حین این جنگ کوروش نیز کشته شد؛ پیش از آن که بیست و نه سال پادشاه بود. تومروس مشکی را پر ازخون انسان های بی گناه کشته شده کرد و از میان اجساد کشته شدگان پارسی، جسد کوروش را توسط سگی که بروی جنازه اش پرسه کنان پارس میکرد، یافت و سر او را در این مشک فرو برد و با لحنی سرزنش آمیز چنین گفت: ای خون خوار تاریخ  تو که با عمری خونخواری سیز نشده ای اکنون انقدر خون بنوش تا سیراب شوی .  تو پسر مرا از من گرفتی، از من که هنوز زنده ام و بر تو پیروز شدم من دستور دادم که تو را با خون سیراب کنند. مرگ کوروش را طبق مدرکی که در دست است ؛ در سال 529 پیش از میلاد مسیح ذکر کرده اند تلاش و هوشیاری و مقاومت کوروش در طی حکومت سی ساله اش شالوده حکومتی را پی ریخت که ایران در زمان خود یکی از بزرگترین مهدهای تمدن جهان باستان شد . روایاتی که در مورد شخصیت، سیاست، جنایت، جهانگردی، لشکرکشی و فساد و ظلم کوروش با ملل مغلوب و مطیع نقل شده است، او را بصورت چهره ای افسانه ای در تاریخ جهان باستان ثبت کرده است .لذا فقط در زمان رژیم پهلوی (رضا شاه و محمدرضا شاه ) حکومت ظالمانه هخامنشی، مقدس و مورد احترام خاص بود. نظری کوتاه به کتب، نشریات، فرم اسکناسها، اماکن و تغییر تاریخ از اسلامی به شاهنشاهی و... دوره پهلوی صحت مطلب فوق را میرساند.