وبلاگ جامع و تخصصی تورانیان (تمدن و تاریخ جامع ترکان ایران و جهان)

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «تورکمن» ثبت شده است

ایران‌ دا یاشایان تورکمن‌لر

ایران تورکمن‌لری اؤلکه‌نین قوزئی دوغوسوندا یئر آلان آغیرلیقدا گولیستان ایلی و بیر قیسمی دا خوراسان ایلی’نین قوزئی باتیسیندا یاشاماقدادیرلار. باشقا بیر سؤزله تورکمن‌لر، تورکمنیستان جومهورییتی’نین گونئی قیسمیندا و یاخلاشیق اولاراق گورگان’دان باشلایاراق خزر دنیزی’نین گونئی‌دوغو قیییسینداکی گئنیش بیر قوشاقدان آفغانیستان سینیرینا قدر اوزانان بؤلگه ده یئرلشمکده‌دیرلر.

اونلار گئنللیکله گولیستان ایلی’نده خزر دنیزی قیییلاری، تورکمن صحرا’نین قوزئیی ایله داغلیق بؤلگه‌لرده کلاله، جرگلان، آی‌درویش، گیل‌داغی، قارا بالکان، گومبد و بوجنورد’ون قوزئی باتی داغلیق کسیمی، آیریجا خوراسان’ین دوغو بؤلگه‌سینده داغیلیم گؤسترمکده‌دیرلر.

بونون دیشیندا کلاله ایلچه‌سی و بو ایلچه‌نین مراوه تپه بؤلگه‌سی، مینودشت ایلچه‌سی و آق قاله ایلچه‌سی’نده ده تورکمن‌لرین یاشادیقلاری بیلینمکده‌دیر. کیمی قایناقلارا گؤره تورکمنلرین یاشادیغی اراضی یوز اؤلچومو یاخلاشیق (km2)۲۳۰۰۰ دولایلاریندا (۱)، نوفوسلاری ایسه ۲ میلیون دولایلاریندادیر.

بو دوروم تورکمن‌لرین «تورک» ائتنونیم ایچ‌آدینی قوللانانلارا قارشین –کی اؤلکه‌نین هر یئرینده یاشماقدادیرلار– بؤلگه‌سل بیر داغیلیما صاحیب اولدوقلارینی گؤسترمکده‌دیر.

~~~~~~~~~~~~~~~~~
دیب نوت:

۱. علیریضا صررافی، "ایران تورکلرینین دیلی و فولکلورو"، ص ۶۳
~~~~~~~~~~~~~~~~~

قایناق: یئدی‌تپه اونیوئرسیته‌سی، فن-ادبییات فاکولته‌سی، تاریخ و آنتروپولوژی بؤلومو اؤیره‌تیم اویه‌سی، تاریخچی تورکولوق دوکتور بابک جوانشیر؛ «ایران تورک‌لرینده ائتنو-سوسیال یاپی و ایلگیلی تئرمینولوژی» مقاله‌سی؛ «تورک بیرلیگی اولوسلارآراسی سمپوزیوم، قیصری ۲۳-۱۹ تمموز ۲۰۱۷

BİR OLALIM, İRİ OLALIM, DİRİ OLALIM
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
Qafqazli

" آی سلطان " زن قهرمان تورکمن

قطعه ای کوتاه از نبرد گوک تپه :

~ در نوامبر 1881 ژنرال اسکوبلوف با ارتشی معادل 11000 نفر به سوی گوگ تپه ترکمنستان حمله ور می شود. 

گوگ تپه دارای قلعه بزرگ و مستحکمی بود.
 ترکمن ها برای مقابله با سربازان روس خندق هایی به عمق 12-10متر دور قلعه حفاری کرده بودند.

 پس از چندین روز نبرد و مقاومت سرسختانه ترکمن ها، روس ها نتوانستند وارد قلعه شوند. این بود که به فکر حفر کردن تونل افتادند.

روس ها تونلی طویل حفر کرده و به امتداد قلعه رسیدند و در کنار دیوار قلعه حدود دو هزارکیلو دینامیت کار گذاشتند. طولی نکشید که انفجار مهیبی رخ داد. قسمت بزرگی از دیوار قلعه کاملا ویران شد. در این انفجار ده ها ترکمن جان خود را از دست دادند و پس از آن سربازان روس وارد قلعه شدند و ترکمنان را که اکثریت آن ها زن و کودک بودند، به توپ بستند.

برخی زنان و کودکان در مسجد پناه گرفته بودند.حدود هشتصد نفر زن و کودک نیز محل شکاف قلعه قصد فرار داشتند که به دستور اسکوبلوف، در نهایت بی رحمی قتل عام شدند.

در آن زمان در گوگ تپه زنی به نام آی سلطان وجود داشت که بسیار شجاع و بی پروا بود. در حالی که کودکش را به پشتش بسته بود، شجاعانه به رزمنده های ترکمن یاری می رساند و حتی با سربازان روس درگیر می شد و کوچکترین ترسی از آنان نداشت. شوهرش که مرگن نام داشت، یکی دیگر از دلاوران گوگ تپه بود. آنها دو تفنگ سرپر داشتند. وقتی مرگن با یکی شلیک می کرد، آی سلطان تفنگ دیگری را برای او پُر کرده و آماده شلیک می ساخت.

ناگهان یکی از افسران روس متوجه مرگن شد. به آرامی از پشت سر به او نزدیک شده و اسلحه خود را به سمت مرگن نشانه گرفت و آتش گشود. گلوله از پشت مرگن وارد شده و از سینه او خارج شد. مرگن ناله ای کرد و بر زمین افتاد و شهید شد
آی سلطان بخاطر فقدان مرگن بسیار اندوهگین بود اما از طرفی هم خوشحال بود که شوهرش به درجه والای شهادت رسیده است. وارد مسجد شد.در آنجا زنان و کودکان ناله کنان و دعاگویان نشسته بودند. آی سلطان خطاب به زنان فریا زد: برای چه نشسته اید؟! اکنون لحظه نبرد و پیکار است! نبرد مسلمان با کافر است. برخیزید. شوهران و برادرانتان همه به خون آغشته شدند.

بیشتر زنان به تحریک آی سلطان از مسجد بیرون آمدند.بعدها آن ها در بالای پشت بام ها مستقر شده و بر روی سربازان روس، آب جوش می ریختند و یا به سوی آن ها سنگ پرتاب می کردند.آی سلطان نیز با شجاعت تمام در حالی که کودش نیز همچنان بر پشتش بسته شده بود، در کنار مردان، به دفاع از گوگ تپه پرداخت.

سرانجام جنگ در 9 سپتامبر 1879 به پایان رسید.بیشتر ترکمن ها به شهادت رسیده بودند . نیروی های روس و بازماندگان ترکمن ها‘ اجساد سربازان خود را از روی زمین جمع آوری می کردند.

حدود پنجاه سال بعد جنگ سختی بین روسیه و آلمان رخ داد. بندر لنینگراد تقریبا به ویرانه ای تبدیل شده بود. در بیمارستان ها جایی برای زخمی ها نمانده بود. پزشک جوانی مشغول معاینه بیماران بود. در همین لحظه اعلام شد که دکتر صالح به اتاق عمل برود. پزشک جوان سریعا به سوی اتاق عمل شتافت. یک افسر روس شدیدا زخمی شده و نیاز به عمل فوری داشت. دکتر صالح یاد سخن مادرش آی سلطان افتاد که گفته بود به هیچ روسی رحم نکند. لحظه ای درنگ کرد و سپس لبخندی زد و زیر لب خطاب به مادرش گفت:

إنه جان! قُوی مِردلیگ بیزدِن و ناماردلیق، دوشماندان یَأدیگأر قالسین
(مادرم! بگذار مردانگی، از ما و نامردی، از دشمن، به یادگار بماند.)

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
Qafqazli