- بولود قاراچورلو سهند، پرآوازه آذربایجانی که با آثار زیبای خود، مرزهای ایران را درنوردید و در خارج از کشور به ویژه در جمهوری آذربایجان و ترکیه نیز در میان ادب دوستان، به شهرت دست یافت.

- بولود قاراچورلو در بهار سال 1305 در یک روز ابری و بارانی در شهر مراغه به دنیا آمد و به همین دلیل پدرش او را 'بولود' که در زبان ترکی به معنی ابر می باشد، نامید. بولود تحصیلات ابتدایی و متوسطه خود را در مراغه و تبریز به پایان رساند و در سن 17 سالگی با تخلص 'رازی' به سرودن شعر پرداخت. ولی مدتی بعد تخلص خود را به 'سهند' تغییر داد. وی در همان جوانی وارد 'مجلس شعرا' گردید که آن موقع در تبریز تأسیس یافته بود. در سال 1325 به دنبال حوادث تلخی که در کشور رخ داد، مجلس شعرا تعطیل گردید و سهند نیز به همراه بسیاری از شعرا و نویسندگان ترک، زندانی و سپس به تهران تبعید گردید.

بولود قاراچورلو در تهران به عنوان یک کارگر ساده وارد کارخانه بافندگی شد و پس از سالها کار و زحمت، موفق به تأسیس کارخانه بافندگی گردید و تا پایان عمر در این شغل به اشتغال پرداخت.

سهند علیرغم کار و تجارت، هرگز از شعر، ادبیات و مردم خود ,فاصله نگرفت و با اشعار خود تلاش نمود تا ضمن دادن آگاهی ملی به مردم، آداب و رسوم فراموش شده آذربایجان را بار دیگر احیا سازد. وی کتاب دده قورقود و داستانهای اوغوز را به عنوان موضوع اصلی اشعار خود انتخاب کرد و با به نظم درآوردن این داستانها، شاهکار خود 'سازیمین سؤزو'، یعنی 'سخن ساز من' را آفرید.

داستانهای دده قورقود در ترکیه از سوی بصری قوجول و نیازی گنج عثمان اوغلو به نظم درآمده بود، ولی بّه زبان ترکی آذربایجانی تنها از سوی سهند سروده شده است.

بولود قاراچورلو سهند، شش داستان از کتاب دده قورقود را در دو جلد آماده نمود، ولی برای انتشار آن با مشکلات فراوانی روبرو شد. چرا که پس از سال 1342، سیاست انکار فرهنگ و زبان ترکی در ایران شدت یافته و چاپ و نشر کتاب به این زبان ممنوع گردیده بود.

در جلد اول کتاب سازیمین سؤزو، داستانهای دلی دومرول، بوغاچ و قانتورالی و در جلد دوم نیز داستانهای قاراجیق چوبان و غارت خانه قازان خان، بکیل اوغلو امره و تپه گؤز به نظم درآمده است.

سهند شش داستان دیگر را نیز در مجموعه ای با عنوان 'قارداش آندی' یعنی 'سوگند برادر' گردهم آورد، ولی درگذشت نابهنگامش مانع از انتشار آن گردید.

شاعر در آثار خود تلاش نموده تا خاطرات اجداد و نیاکان، زندگی و معیشت آنان، قهرمانی، صداقت، محبت و مردانگی را به زبان امروزی، به نسل جدید منتقل ساخته و شعور ملی را در میان خوانندگانش بیدار نماید.

زبان، کلمات و آهنگ استفاده شده در اشعار سهند، بسیار دلنشین و در عین حال حماسی می باشد. با توجه به غنای لغوی، موضوع و سبک حماسی آن، می توان 'سازیمین سؤزو' را شاهنامه و یا به عبارتی 'مردم نامه' زبان ترکی آذربایجانی دانست.

این اثر در وزن هجایی و یا سیلابیک بوده و از 6460 مصرع تشکیل یافته است. سازیمین سؤزو که در ایران با مقدمه دکتر محمدعلی فرزانه به چاپ رسیده بود، در سال 1980 در آنکارا از سوی پرفسور دکتر دورسون ییلدیریم با الفبای لاتین آماده چاپ شده و از طرف وزارت فرهنگ ترکیه منتشر گردید. این اثر همچنین در سال 1983 در باکو با الفبای سیریلیک به چاپ رسیده است.

بولود قاراچورلو سهند علاوه بر سازیمین سؤزو، اشعار دیگری نیز سروده است که از آن جمله می توان به 'فرهاد'، 'آراز'، 'مجموعه ارمغان'، و 'نامه به شهریار' اشاره نمود.

بولود قاراچورلو سهند، شاعر بزرگ و نامدار ترک، در سال 1358، در سن 53 سالگی دار فانی را وداع گفت ولی یاد او در میان ادب دوستان جاودان ماند.

به بخشی از شعر 'نژاد برتر' سهند و ترجمه آزاد آن:

من دئمیرم اوستون نژاددانام من دئمیرم ائللریم ائللردن باشدیر منیم مسلکیمده، منیم یولومدا میلّتلر هامیسی دوستدور، قارداشدیر

چاپماق ایسته میرم من هئچ میلّتین نه دیلین، نه یئرین، نه ده امگین تحقیر ائتمه ییرم، هده له میرم گئچمیشین، ایندیسین، یا گله جگین

آنجاق بیر سؤزوم وار، من ده انسانام دیلیم وار، خالقیم وار، یوردوم – یووام وار یئردن چیخمامیشام گؤبه لک کیمی آدامام، حاقّیم وار، ائلیم- اوبام وار.

من نمی گویم که از نژاد برترم نمی گویم ملت من از ملتهای دیگر سرتر است در مسلک من و در راه من تمامی ملتها دوست و برادر یکدیگرند.

من نمی خواهم به زبان، سرزمین و یا زحمات هیچ ملتی آسیب برسانم نمی خواهم گذشته، امروز و یا آینده آنان را مورد حقارت قرار دهم

ولی سخنی دارم. من نیز انسانم من هم زبان دارم، ملت دارم، سرزمین دارم همانند قارچ از زمین نروئیده ام انسانم، حق دارم، ایل و میهن دارم.

((سنین آدین و یادین همیشه آذربایجان خالقی آراسیدا اوجادیر))
الاه رحمت السین و روحون شاد اولسون