یکسال بعد از حملات و جنایات جیلوها(آشوری ها و ارامنه)در آذربایجان و بخصوص اورمیه و سلماس نگذشته بود که مصیبت دیگری غریبان گیر مردم این دیار شد و آن غارت و کشتار مردم آذربایجان توسط کُردهای ایل شکاک به سرکردگی اسماعیل سیمیتقوی جنایتکار بود .

اسماعیل سیمیتقو و افرادش بعد از خروج جیلوها از شهرهای اورمیه و سلماس ، هر روز دست به غارت اموال مردم می‌زدند ولی بعد از مدتی او خیالات دیگری نیز کرد و آن تسخیر شهرهای آذربایجان با حمایت دولت انگلیس بود.

در همین اوضاع نابسامان شهر اورمیه ،ضیا الدوله که فردی بسیار کاردان و غیوری بود در سال ۱۲۹۸ حاکم اورمیه شد و به استحکام و استواری برج هایی پرداخت که کُردها ویران کرده بودند ،او همچنین نقشه ی بسیار سودمندی برای دفاع از شهر داشت

بعد از اینکه اسماعیل سیمیتقو از آمدن ضیاالدوله آگاه شد، هفتاد کُرد را مامور به قتل رساندن وی نمود .ولی این نقشه اسماعیل به نتیجه ای نرسید و ضیاالدوله و مردم شهر تمامی هفتاد نفر را فراری دادند.

اسماعیل سیمیتقو که دید نمی‌تواند با جنگ او را برکنار کند به سپهدار ، حاکم آذربایجان نامه ای نوشت و از او خواست تا ضیالدوله را برکنار کند و او نیز چنین کرد و به جای او سردار فاتح را حاکم اورمیه نمود که کاملا دست نشانده اسماعیل سیمیتقو بود.

کُردها که دیگر سدی مقابل خود نمی‌دیدند شروع کردند به تصرف نقاط مهم شهر از جمله بندر گلمانخانه و حاشیه های شهر را یکی یکی در دست گرفتند ،سپهدار ،حاکم آذربایجان به جای اینکه کمک نظامی به اورمیه ارسال کند ،یک قبضه شمشیر،جواهر و مقداری پول به عنوان پاداش به سیمیتقو میدهد
ادامه دارد...