ای هرزه گیاه باغ ایران ................ای روبه سرزمین شیران

بازی ننمای با دم شیر .............. هر چند به دست اوست زنجیر

توهین ننما به قوم و کیشم .........کز هر جهتی من از تو بیشم

در محضر ترک ادب نگه دار ...........سر خم کن و حرمت و ادب دار

ما با ادبیم با ادب باش ..............وز بی ادبی گزیده لب باش

ما ترک غیور و قهرمانیم ..............ما سرور مردم جهانیم

ما ملت قهرمان ترکیم ................ ما زاده سرزمین گرگیم

پا چون به حریم ما گذارید ........... ساکت شده پارس کم نمایید

روی تو اگر کمی حیا داشت ......... اندیشه تو اگر صفا داشت

گر احمق و بی حیا نبودی .......... درمانده و بی نوا نبودی

در خانه دل ترا چو کس بود .......... فرمایش شهریار بس بود

اما چه کنم که بی حیایی ........... تو مظهر جوری و جفایی

خود بند ادب گسسته خواهی .......خود حرمت خود شکسته خواهی

ای مظهر هر فساد و پستی ......... هان حرمت عارفان شکستی

بنگر که چه بی اصالتی تو ............ بی حرمت و بی لیاقتی تو

در اوج کلاس بی کلاسی .............تو وصله زشت یک لباسی

آویزه گوش کن از این پس ............. هر دور و زمان و پیش هر کس

زین بعد به هر کجا رسیدی ........... هر جا که نشان ز ترک دیدی

برخیز و وفای خود نشان ده ........... در محضر ترک دم تکان ده

یادت نرود ولو به گاهی .............. این گفته ماندگار شاهی