بنا بر آمارهای غیررسمی، بین ۳۰ تا ۴۷ میلیون نفر از شهروندان کشور ایران تورک هستند. از آنجایی که این افراد شهروندان این کشور می‌باشند، لذا علاوه بر تکالیفی که در قبال کشور دارند، دارای حقوقی نیز بر گردن حاکمیت هستند که باید به طور شایسته از طرف حاکمیت و دولت تقبل و رعایت گردد.
بقیه در ادامه مطلب...
این حقوق به دو دستۀ فردی و جمعی تقسیم می‌شود.

حقوق فردی مانند آزادی بیان، آزادی انتخاب دین و مذهب، آزادی انتخاب لباس و پوشش، و ... که با بقیۀ شهروندان غیر تورک نیز مشترک است، معمولاً از طرف گروه‌های موسوم به اصلاح‌طلب و با ویژگی‌های خاص خود پیگیری می‌شود. میزان آراء این گروه‌ها در مناطق تورک‌نشین نشان می‌دهد که تورک‌ها به حقوق فردی خود واقف بوده و خواهان احقاق آنها هستند.

از طرف دیگر، شهروندان تورک در ایران، حقوقی جمعی نیز دارند که نه تنها از جانب هیچ یک از گروه‌های سیاسی داخلی و حتی گروه‌های اپوزیسیون خارج‌نشین بیان نمی‌شود، بلکه از طرف تقریباً همۀ آنها بایکوت، انکار و کتمان نیز می‌شود.

از جمله حقوق جمعی شهروندان تورک در ایران شناسایی رسمی تورک‌ها به عنوان یک ملت (جدا از ملت فارس) و ثبت هویت و ملیت تورکی آنها در کلیۀ اوراق هویتی و شناسایی مانند کارت ملی، شناسنامه و گذرنامه می‌باشد.

از شروع گماشته شدن پهلوی توسط صلیبیان در ایران، همواره با خلط دو مفهوم تابعیت (شهروندی دولت ایران) و ملیت (تورک بودن / فارس بودن و ...)، و جا زدن ملت فارس به جای مردم ایران سعی شده است وجود و ملیت شهروندان تورک در ایران انکار شود. به عبارت دیگر، در حالی که همۀ شهروندان ایران از لحاظ تابعیت ایرانی هستند، اما از منظر ملیت به زیرمجموعه‌هایی چون ملت تورک، ملت فارس، ملت عرب، ملت کورد و ... تقسیم می‌شوند، لیکن این امر از بدو ورود افکار مدرن دولت ـ ملت به این سرزمین کتمان، انکار و تضییع شده است.

رسمیت سراسری زبان تورکی، آزادی آموزش به زبان تورکی، آزادی آموزش تاریخ رسمی تورک، داشتن رسانه‌های ارتباط جمعی سراسری نظیر رادیو، تلویزیون، روزنامه و مجلات سراسری، داشتن فرهنگستان زبان تورکی، ارتباط لازم و شایسته با کشورهای تورک‌زبان، شرکت ایران در اتحادیۀ کشورهای تورک‌زبان و ... نیز از دیگر حقوق جمعی شهروندان تورک می‌باشد که دولت وظیفه دارد انجام دهد.

حرکت ملی دمکراتیک تورک در ایران که با توجه به شرایط زمانی - مکانی و سیاسی موجود، دیدگاه خود را تورکچولوک و معتقدین خود را تورکچو می‌داند، خواهان احقاق و اجرای حقوق جمعی و فردی شهروندان تورک در ایران است.

تورکچولوک معتقد است در شرایط کنونی منطقه و جهان، بهترین راه احقاق حقوق تضییع شده، تأمین سعادت و اعتلاء ملی ملت تورک در ایران راه‌اندازی «نهضت بیداری، اتحاد، تحرک و ترقی ملت تورک» می‌باشد که اکثریت نسبی مردم ایران (مجموعۀ شهروندان جمهوری اسلامی ایران) را تشکیل می‌دهد.

تورکچولوک عقیده دارد از طرق مدنی و روش‌های نرم و مسالمت‌آمیز می‌توان کشور را از لوث وجود بقایای عارضۀ پهلوی پاک‌سازی نموده و سیستم موجود را به اجرای عدالت و حریت که دو پایۀ اساسی تفکر اسلامی و تورکی هستند رهنمون گردید ویا یک سیستم مبتنی بر عدالت و حریت تأسیس نمود.

تورکچولوک به دلایل زیادی نظیر اکثریت بودن تورک‌ها در ایران، پراکندگی تورک‌ها در سراسر کشور، موقعیت احزاب و نگرش‌های استقلال‌طلب در منطقه و جهان، وضعیت‌های مشابه در سایر کشورهای تورک‌زبان و ... استقلال‌خواهی را در شرایط کنونی غیرعملی و خلاف منافع ملی ملت تورک ارزیابی نموده و به صلاح ملت تورک نمی‌داند.

مشاهدات میدانی در فضای سیاسی ـ اجتماعی کشور، از جمله شعارهای ملی ـ مردمی تورک‌ها در شهرهای مختلفی چون تبریز، اورمو، اردبیل، زنگان و ... در پیشواز نامزدهای انتخابات اخیر ریاست‌جمهوری، نشان داد که شهروندان تورک در ایران از چنین نهضتی استقبال می‌کنند و لذا لازم است فعالین مدنی تورک آمال سیاسی خود را با خواست‌های مردمی ملت تورک هماهنگ نموده و برای کسب نتایج حداکثری تلاش نمایند.

در این راستا تورکچولوک با دو مانع عمده روبروست که طی صد سال اخیر سعی نموده‌اند تورکچولوک را بایکوت نمایند. یکی انحصارگرایان شوونیست و اربابان صلیبی - صهیونیستی آنها که ایران را مساوی فارس تعریف می‌کنند، و دیگری محلی‌گرایان تورک که اتحاد تورک‌ها در ایران را با پان‌تورکیزم خلط نموده و آن را مساوی اضمحلال خود ویا حتی گاهی در قیاسی جالب که خنده بر لبان مستمع می‌نشاند صبغه‌ای از ایران‌گرایی می‌پندارند.