تبریز یکی از شهرهای بزرگ ایران و مرکز استان آذربایجان شرقی است. این شهر بزرگترین قطب اقتصادی منطقهٔ شمالغرب ایران و مناطق تورک نشین بوده و مرکز اداری، ارتباطی، بازرگانی، سیاسی، صنعتی، فرهنگی و نظامی این مناطق شناخته میشود. تبریز همچنین میزبان تعدادی از دانشگاههای معتبر ایران میباشد.
جمعیت تبریز در سال ۱۳۹۰ خورشیدی بالغ بر ۱٬۴۹۴٬۹۹۸ نفر بوده که این رقم با احتساب جمعیت ساکن در حومهٔ شهر به حدود ۱٬۸ میلیون نفر میرسد. اکثریت ساکنان تبریز آذربایجانی میباشند و زبان محاوره در بین مردمان تبریز زبان ترکی آذربایجانی با لهجهٔ تبریزی است. تبریز در غرب استان آذربایجان شرقی و در منتهیالیه مشرق و جنوب شرق جلگهٔ تبریز قرار گرفتهاست. این شهر از سمت شمال به کوههای پکهچین و عون بن علی، از سمت شمالشرق به کوههای باباباغی و گوزنی، از سمت شرق به گردنهٔ پایان و از سمت جنوب به دامنههای کوه سهند محدود شدهاست. آب و هوای تبریز در زمستانها بسیار سرد و در تابستانها خشک و گرم است
تبریز در طول تاریخ خود با فراز و فرودهای فراوانی روبرو بوده است. تاریخ این شهر اشغال توسط بیگانگان و حوادث مهلک طبیعی از جمله زمینلرزههای مهلک را تجربه کردهاست. با این حال این شهر به سبب موقعیت مناسب خود و سختکوشی ساکنان آن همواره موقعیت خود را بازیافته بطوریکه در دوران مختلف تاریخی همواره از مراکز مهم اقتصادی و سیاسی منطقه بودهاست. سنگ بنای فعلی تبریز به دوران اشکانی و ساسانی برمیگردد. تبریز در طول حکومت ۴۰۰ سالهٔ خاندان «رَوّادی» و اسکان قبیلهٔ عرب «اَزْد» به شکوفایی رسید. در دوران بعد تبریز یکی از طویل المدتترین پایتختهای ایران بودهاست. این شهر پایتخت سیاسی ایران در زمان خوارزمشاهیان، ایلخانان، چوپانیان، جلایریان، اتابکان، قراقویونلوها، آققویونلوها، صفویان و ولیعهدنشین ایران در دوران قاجاریان بود. اوج شکوفایی تبریز مربوط به دورهٔ ایلخانان است که در این زمان، پایتخت قلمرویی پهناور از نیل تا آسیای مرکزی بود. تبریز در سال ۱۵۰۰ میلادی و در زمان پایتختی صفویان بهعنوان پنجمین شهر بزرگ جهان شناخته میشدهاست. پس از ناملایمات فراوان بر اثر جنگ و حوادث طبیعی این شهر مجددا در دوران قاجار به شکوفایی رسید بطوریکه در این دوران مهمترین و پیشروترین شهر ایران شناختهمیشد .
در دوران معاصر نیز تبریز یکی از مراکز مهم اقتصادی و صنعتی در سطح کشور ایران محسوب میشود. همچنین تبریز در دو سدهٔ اخیر مبدأ بسیاری از تحولات اجتماعی، فرهنگی و صنعتی در کشور بودهاست، به طوری که این شهر آغازگر انقلاب مشروطه پس از تثبیت مجدد استبداد بود و نقشی کلیدی در تحولاتی بعدی کشور ایران همچون انقلاب ایران در سال ۱۳۵۷ و مدرنیزهکردن کشور داشتهاست .
درباره تبریز :
تَبْریزْ یکی از شهرهای بزرگ ایران و مرکز استان آذربایجان شرقی است. این شهر بزرگترین شهر منطقهٔ شمال غرب کشور و قطب اداری، ارتباطی، بازرگانی، سیاسی، صنعتی، فرهنگی و نظامی این منطقه شناخته میشود. براساس آخرین سرشماری مرکز آمار ایران که در سال 1390 صورت گرفته، شهر تبریز با جمعیتی بالغ بر 1494998 نفر چهارمین شهر پرجمعیت ایران پس از شهرهای تهران، مشهد و اصفهان محسوب میگردد. این شهر بهدلیل جایدادن بسیاری از کارخانجات مادر و بزرگ صنعتی در خود و نیز وجود بیش از ۶۰۰ شرکت قطعهساز در آن، دومین شهر آلوده و نیز دومین شهر صنعتی کشور پس از تهران بهشمار میرود و بهدلیل صنعتیبودن، یکی از مهمترین شهرهای مهاجرپذیر ایران محسوب میشود. پس از بهرهبرداری از آزادراه نبیاکرم، میزان مسافرپذیری تبریز روبه افزایش نهاد و این شهر پس از مشهد بهعنوان دومین شهر مسافرپذیر کشور مطرح گردید. بهجهت ریشهکنی تکدیگری از تبریز، این شهر بهعنوان شهر بدون گدا شناخته میشود
شهر تبریز در غرب استان آذربایجان شرقی و در منتهیالیه مشرق و جنوب شرق جلگهٔ تبریز قرار گرفتهاست. این شهر از سمت شمال به کوههای پکهچین و عون بن علی، از سمت شمال شرق به کوههای باباباغی و گوزنی، از سمت شرق به گردنهٔ پایان و از سمت جنوب به دامنههای کوه سهند محدود شدهاست. آب و هوای تبریز در زمستانها بسیار سرد و در تابستانها خشک و گرم است؛ اگرچه حرارت بهدلیل نزدیکی به کوه سهند و وجود باغهای زیادی در پیرامون شهر تعدیل میگردد.
نام تبریز در کتابها و اسناد تاریخی تحت نامهای مختلفی نظیر «تَورِز»، «تَورِژ»، «تِبریز» و «توری» به ثبت رسیدهاست. این شهر در طول تاریخ بارها ویران و تجدیدبنا شدهاست. بنای تبریز به دوران اشکانی و ساسانی برمیگردد؛ البته در آغاز دوران اسلامی روستای کوچکی بیش نبودهاست. این شهر در طول حکومت چهارصدسالهٔ خاندان «رَوّادی» و اسکان قبیلهٔ عرب «اَزْد» به شکوفایی رسید. اوج شکوفایی تبریز در زمان ایلخانان بود که در این زمان، این شهر پایتخت قلمرویی پهناور از نیل تا آسیای مرکزی بودهاست. شهر تبریز در سدههای گذشته شاهد حوادث متعددی از قبیل اشغال توسط بیگانگان و زمینلرزههای مهلک بودهاست. این شهر پایتخت آققویونلوها و قراقویونلوها، نخستین پایتخت حکومت صفویه و آغازگر انقلاب مشروطه برعلیه استبداد محمدعلی شاه بودهاست
شهر تبریز نخستین پایتخت جهان تشیع است. و به سبب موقعیت مناسب خود، درگذشته از مراکز تجاری منطقه بوده و هماکنون نیز یکی از مراکز مهم صنعتی در سطح ایران محسوب میشود. این شهر در دو سدهٔ اخیر، مبدأ بسیاری از تحولات اجتماعی، فرهنگی و صنعتی در کشور بوده و نقشی کلیدی در تحولاتی مانند انقلاب مشروطیت، انقلاب ایران در سال ۱۳۵۷ و مدرنیزهکردن ایران داشتهاست. مردمان تبریز هماکنون به زبان ترکی آذربایجانی تکلم مینمایند؛ هرچند اسناد و شواهد موجود نشان میدهد که پیشتر زبانی ایرانی با ریشهٔ غیرترکی در این شهر تکلم میشدهاست
به گفتهٔ ولادیمیر مینورسکی، ایرانشناس، یاقوت حموی در «معجمالبلدان» گزارش میدهد که نام شهر در زمان دیدار یاقوت از تبریز در زبان محلی «تِبریز» تلفظ میشدهاست. مینورسکی معتقد است که تلفظ تِبریز باید بهگویش تورکی قدیم تعلق داشته باشد. این گویش به گویشهای موسوم بهگویشهای ایرانی جنوب دریای خزر وابستهاست. یا بهاحتمال بیشتر، تلفظ تِبریز معرب شده نام شهر در باب فِعلیل (در عربی) است. همچنین شیوهٔ نگارش نام این شهر در (زبان) ارمنی و تجزیه و تحلیل صیغه ٔ ارمنی، نمایانگر وابستگی واژهٔ تَوریژ بهزبان پهلوی شمالی میباشد. مینورسکی در پایان چنین نتیجه میگیرد که این مسأله نشان میدهد که ریشهٔ نام شهر به زمانهای بسیار دور، اوایل سلسلهٔ ساسانی یا شاید قبل از اشکانیان برمیگردد. بنابر گفتهٔ مصطفی مؤمنی در دانشنامهٔ اسلامی، اهالی بومی آذربایجان، تبریز را توری (چشمه یا رود گرم) میخواندهاند. تا اوایل قرن چهاردهم خورشیدی نیز، روستاییان اطراف تبریز، این شهر را توری مینامیدهاند. حتی در حال حاضر، مردمان قنبرآباد در اطراف تبریز، بهاین شهر توری میگویند. «در نوشتههای کهن (برای نمونه ابوالفداء) نام این شهر بهشکل «تُوریز» آمدهاست و هنوز هم در زبانهای کردی و تاتی «توریز» و «تُوْری» بهکار میرود. لرد کرزن نیز تبریز را کلمهای آریایی مستخرج از تب بهمعنای «گرم و نیم گرم» و رز و ریز و رش از مصدر «ریختن» میداند و آنرا بهسبب وجود چشمههای آبگرم مجاورش «گرماریز» معنی کردهاست. ویلهلم آیلرس -زبانشناس آلمانی- یافتن ریشهٔ دقیق واژهٔ تبریز را دشوار دانسته و احتمال دادهاست که تبریز از دو بخش تب و رِز، بهمعنای «رود آب گرم» تشکیل شدهباشد. تپ یا تف بهمعنای «گرم» (مثلاً در تفتان) و ریز بهمعنای «جریانداشتن چشمه و جوی» است؛ مانند «کاریز» و «نیریز». در تقویم البلدان (تألیف در ۷۲۱ هجری) در دوجا آنرا «توریز» آوردهاست و در تالی کتاب وفیات الاعیان، تألیف ابن صقاعی نیز «توریز» آمده است. در نسبت بدین نام، «توریزی» مینوشته اند؛ چنانکه ابن بطوطه از شخصی منسوب بهتوریز نام بردهاست: «موکل بنا امیر جلالالدین بن الفلکی التوریزی است». فاوست بیزانسی در قرن چهارم میلادی، تبریز را «تَوْرِژ» و «تَوْرِش»، اسولیک در قرن یازدهم میلادی، نام این شهر را «تَوْرِژ» نوشتهاست و واردان ر قرن چهاردهم میلادی آنرا «تَوْرِژ» و «دَوْرِژ» ذکر کردهاست. گویا دورژ اخیر از لهجهٔ عامیانهٔ ارمنی مشتق شدهاست و اصل کلمه، «دَ-ای- وْرِژ» بهمعنای «این برای انتقام است» بودهاست. بر طبق پارهای منابع، این شهر در سال ۲۴۶ میلادی «شهستان» نامیده میشدهاست و توسط تیرداد سوم، حکمران اشکانیتبار منطقه، بهتَوْرِژ تغییرنام دادهاست
در دانشنامهٔ اسلامی، در پایان نتیجهگیری میشود که با توجه بهمنابع ارمنی که نام شهر را در قرن پنجم (بلکه چهارم) میلادی، «تورژ» دانستهاند و اینکه بهفارسی هم تورز تلفظ کردهاند و با توجه بهمعنای متداول فارسی «تبریز» و «تبپنهانکن» و بهقول اولیای چلبی «سِتْمه دوکوجو» (ستمه: تب، دوکوجو: ریزنده) است و احتمالاً نام تبریز، «پنهانکنندهٔ تف و گرما» و با «جنبشهای آتشفشانی کوه سهند مرتبط بودهاست.
دانشنامه بریتانیکا نیز نظری مشابه دارد و تبریز را در اصل «تپ + ریز» میداند، چیزی که باعث روان شدن گرما میشود که احتمالاً بهخاطر چشمههای آبگرم اطراف آن است
در مورد نام شهر توجیه مصطلح ولی عامیانه دیگری وجود دارد. حمدالله مستوفی دربارهٔ وجه تسمیهٔ تبریز مینویسد: «بنای تبریز از زبیده (زن هارونالرشید) است. وی بهبیماری تب نوبه مبتلا شدهبود؛ چند روزی در آن حوالی اقامت کرده، در اثر هوای لطیف و دلانگیز آنجا بیماری وی زایل شده، فرموده شهری در آنمحل بنا کنند و نام آنرا تبریز بگذارند». هر چند احمد کسروی در کتاب تورکی یا زبان باستان آذربایجان توجیه اخیر را عامیانه و نادرست میداند
شهر تبریز شهر تاریخساز، شهر حماسهها و شهر اسطورهها و شهری است که بر دامنهٔ کوه سرخاب واقع گشته که بهقولی نامش (توریس یا تاوریس) برگرفته از نام این کوه سرخفام بودهاست. این شهر بهدلیل شرایط خاص جغرافیایی و طبیعی از اهمیت بالای اقتصادی و سیاسی برخوردار است و پیدایش تمدنهای باستانی نظیر سانها و مادها در دورههای پیش از تاریخ گواهی این ادعا است
کاوشهای اخیر باستانشناسی در محوطهٔ مسجد کبود وجود تمدن و فرهنگ بیش از ۴٬۵۰۰ ساله را در این شهر به اثبات رسانده و در صورت کشف محل دژ (تاروئی تارماکیس) در محدودهٔ فعلی شهر تبریز بر اهمیت تاریخی آن افزوده خواهد شد.
براساس نوشتههای مورخان و جهانگردان در سدههای بعد از اسلام، تبریز نه تنها از شهرهای مهم و معتبر آذربایجان، بلکه از شهرهای مهم کشور نیز بودهاست. عبور جاده ابریشم از نزدیکی آن موجب شکوفایی اقتصادی و فرهنگی گردیده و ارتباطات سیاسی، اقتصادی و فرهنگی موجبات تغییر و تحول فرهنگ، تمدن و آداب و رسوم مردم این سرزمین گردیده و مقدمات ایجاد بسیاری از علوم، مکاتب، موسسات و نهادهای مدنی برای اولینبار در کشور را به ارمغان آوردهاست و نام شهر تبریز را بهعنوان «شهر اولینها» در کشور بلند کردهاست. اولین مدرسه، اولین کتابخانه، اولین بیمارستان، اولین نشریه، اولین تئاتر، اولین بلدیه و... در این شهر بودهاست
می انجامد که عظیم ترین مکان مسقف پهنه گیتی می گردد و از این رو ـ رشک انگیز ـ دارای شکوه مندترین ابنیه اعصار و مترقی ترین دانشگاه آنزمان ها ـ ربع رشیدی ـ می شود .بنیاد شهر تبریز و وجه تسمیه نامش افسانه ای را می ماند، گاهی بوی اغراض می دهد و برخی موارد نیز از ظن ها و گمان ها نشأت می گیرد
زنده یاد عبدالعلی کارنگ در آثار باستانی آذربایجان (آثار و ابنیه تاریخی شهرستان تبریز) در باب وجه تسمیه تبریز می نویسد: کلمه تبریز را جغرافی نویسان عرب چون سمعانی و یاقوت حموی به «کسر تاء» و جغرافی نویسان ایرانی و ترک چون حمد الله مستوفی و کاتب چلبی به «فتح تاء» و مورخان رومی و ارمنی و روسی چون فاوست، آسولیک، وارطان و خانیکف به «فتح تاء» قلب «باء» به «واو» یعنی به صورت «تورز Tavrez» و «تورژ Tavdrz»، «تورشTavres » یا «دَورژ Davrez» ذکر کرده اند.
درباره بنا و وجه تسمیه شهر تبریز حمدالله مستوفی و یاقوت حموی می نویسند: بنای تبریز از زیبده زن هارون الرشید است. وی به بیماری تب نوبه مبتلا بوده، روزی چند در آن حوالی اقامت کرده، در اثر هوای لطیف و دل انگیز آنجا بیماری زیبده زایل شده، فرموده شهری در آن محل بنا کنند و نام آن را «تب ریز» بگذراند.
اولیا چلبی کلمه «تبریز را به معنی ستمه دوکوچو» (ریزنده تف و تاب) و این نام را با آتشفشانی دیرین کوه سهند مربوط دانسته است
زنده یاد کارنگ در ادامه می افزاید: مورخان ارمنی هم اسم تبریز را «تورژ یا دورژ » محرّف عبارت «دَ ، ی ، ورژ» و به معنی انتقال گاه دانسته و نوشته اند: بانی تبریز خسرو ارشاکی (233 – 217 م) حکمران ارمنستان است که آن شهر را به یاد گرفتن انتقام «ارتبانوس» یا «اردوان» آخرین پادشاه پارتی ارز اردشیر بابکان بنیاد نهاده و نام آن را ( Da – I – vrez ) گذاشته است
مؤلف آثار باستانی آذربایجان با افسانه شمردن موارد ذکر شده می نویسد: قدیمی ترین ذکر نام تبریز را در کتیبه سارگن دوم پادشاه آشور خواهیم یافت، شرق شناس شهیر فقید ولادیمیر مینورسکی می نویسد: « سارگن دوم در سال 714 قبل از میلاد به قصد تصرف ممالک اورارتو سفری به شمال غربی ایران کرد. از ناحیه سلیمانیه کنونی ( واقع در کردستان عراق ) داخل کردستان مکری شد. از پارسوا Parsua ( پسوه کنونی ) و ساحل جنوبی دریاچه ارومیه گذشت. از سوی شرقی دریاچه به راه خود ادامه داد و پس از پشت سر گذاشتن « اوشکایا » ( اسکوی کنونی ) قلعه « تارومی » یا « تارونی » و « ترماکیس » را گشود. بعید نیست یکی از این دو کلمه نام قدیمی تبریز کنونی باشد
چنانچه در ابتدا اشاره شد پیشینه تبریز همواره در هاله ای از ابهام مستور بوده است و بنیاد و وجه تسمیه نامش گاهی افسانه ای، گاهی مغرضانه و گاهی نشأت گرفته از ظن ها وگمان ها می گردد. این که تبریز قبل از اسلام مکانی آباد و یا غیر آباد بوده است هنوز سند محکمه پسندی در میان نیست حتی در اوایل ظهور اسلام نیز در حمله اعراب به آذربایجان نامی از تبریز دیده نمی شود.تنها اشاره دقیق و مستند مربوط به زمان سلسله روادیان است که در زمان خلافت متوکل عباسی، رواد ازدی از اهالی یمن در آذربایجان به حکمرانی پرداخت و در زمان او و فرزندانش تبریز رو به آبادی نهاد و دور شهر را بارو کشیدند. از آن زمان به بعد تبریز با سپری ساختن وقایع تلخ و شیرین آوازه ای جهانی یافت. اوصافی که در طول تاریخ از تبریز شده است به اجمال چنین است
در قرن چهارم هجری یاقوت حموی تبریز را مشهورترین شهر آذربایجان می خواند. ابوحوقل در 367 و ابن مسکو یه در 421 و ناصر خسرو در 438 تبریز را بزرگترین و آبادترین شهر آذربایجان می خوانند
در سال 618 لشکر مغول به پشت دروازه های تبریز می رسند، اما تدابیر شایان تقدیر بزرگان شهر تبریز را از حمله مغولان مصون نگه می دارد و مردم تبریز با بذل مال شهر را از کشتار و ویرانی رها می سازند. البته این اتفاق سه بار تکرار می شود و در هر سه بار مردم متمول تبریز همان تدبیر را به کار می بندند تا این که در سال 638 هجری قمری مغول ها به سراسر آذربایجان مسلط می شوند و تبریز را پایتخت خود قرار می دهند که در زمان غازان خان تبریز شکوه ویژه ای می یابد. شنب غازان با ابهت تاریخی اش چشم ها را خیره می سازد. خواجه رشید الدین فضل الله وزیر اندیشمند ایلخانیان ربع رشیدی را بنیاد می نهد که در زمان خود عظیم ترین مرکز علمی – فرهنگی به شمار می رود و از آن همه مجد و عظمت اینک ویرانه هایی از برج های ربع رشیدی در میان محله ا ی باقی مانده است
این شهر در طول تاریخ دوره های طلایی متعددی را سپری ساخته است. دوران پایتختی دوران ولیعهد نشینی ، دوران شکوفایی تجاری، اقتصادی، هنری و .... زمانی مکتب تبریز در عرصه هنر تحول شگرفی را موجب می گردد که امروزه آثار کم نظیر آن دوره زینت بخش موزه های جهان است. مردان و زنان نامداری از این شهر برخاسته اند، کعبه ملی روم، میعادگاه عرفا، شعرا اندیشمندان و بزرگان بوده است. به همین خاطر تبریز یگانه شهری است که صاحب مقبره الشعرا است. مقبره ای که خاقانی ها، همام ها، قطران ها و ..... سرانجام واپسین مقتدر آسمان شعر و ادب شهریار شیرین سخن در آن مکان مقدس آرمیده است. اگر چه از بلایی زمینی و آسمانی در امان نمانده است، زلزله ها، سیل ها ، بیماری های واگیر ، جنگ ها و .. تبریز را آشفته ، اما باز این شهر همیشه سرفراز به قول آقا یحیی ذکاء، هر بار از زیر ویرانه ها و خاکسترهای شهر پیشین همچون سمندری، زنده تر و سرفرازانه تر قد برافراشته، زندگی از سر گرفته و هیچگاه زبون پیشامدها و بازی های روزگار نگردیده است. میر علی تبریزی واصع خط نستعلیق، پیر سید احمد تبریزی استاد کمال الدین بهزاد و .... از جمله هنرمندانی بودند که تحولی در عرصه دنیی هنر آن روزگاد پدید آوردند. در زمان صفویه این اقتدار هنری در تبریز به اوج خود رسید اما جنگ صفویان با دولت عثمانی آنچه را که یافته شده بود پنبه ساخت و از تبریز و از آن هم مجد و عظمتش جز کشتزارهایی سوخته و کوشک هایی ویران چیزی بر جی نماند و پایتخت به اصفهان منتقل شد و هر چه استاد و هنرمند و اندیشمند بود به اصفهان کوچید و بناهی عظیم اصفهان که امروز مایه مباهات کشورمان است به دست کوچندگان تبریز و هنرمندان این خطه بنیاد شد و پادشاهان صفوی که پادشاهانی فرهنگ دوست و هنر پرور بودند اصفهان را نگین ایران ساختند و همای سعادت از فراز آذربایجان بویژه، تبریز پر کشید و بر سر اصفهان سایه افکند.
تبریز گذشته از آنچه ذکرش رفت، در امور بنیادی نیز همواره پیشگام بوده است و شاهد این مدعا قیام ها وتحول های فرهنگی ، هنری و صنعتی است که شاهد آن بوده ایم و هستیم. نقش بنیادی تبریز در نهضت تنباکو به استناد مدارک وجود حقانیت مبداء نهضت تنباکو از تبریز را به اثبات می رساند که در پی آن میرزای شیرازی فتوی معروف خود را صادر می کند وشرح واقعه به قلم پژوهشگر ارجمند آقا صمد سرداری نیا تحت عنوان « تبریز در نهضت تنباکو» به انجام رسیده است. قیام عظیم مشروطیت و نقش تبریز در اعطی مشروطه به مردم آن زمان امر مبرهنی است که حکایتگر دلیری مردان پولادین اراده ای چون زنده یادان ستارخان سردار ملی، باقرخان سالار ملی ثقة الاسلام،شیخ محمدخیابانی، علی مسیو، حسین خان باغبان و ... است.
بعد از قیام مشروطه و وقایع مختلف، تبریز پس از سپری ساختن سال های بحرانی 20 الی 25 سال 1332 در نهضت ملی ساختن نفت یکی از ارکان حرکت های آن زمان در سراسر کشور به شمار می رفت و گواه این ادعا، صفحه های حاکی شور و حال انقلابی مطبوعات تبریز در آن سال هاست و ملاقات های شادروان سید اسماعیل پیمان با آیت ا... کاشانی و دکتر مصدق می باشد.در نهضت خرداد سال 1342 نیز بازاریان با بستند بازار و خطبی تبریز با ایراد سخنرانی های مهم و پخش شب نامه ها و حرکت های اصیل انقلابی دین خود را ادا کردند و سرانجام در 29 بهمن سال 56 با حرکتی توفنده بنیاد شاهنشاهی 2500 ساله را به لرزه درآوردند و عظمت واقعه به قدری غیر منتظره و خارق العاده بود که رژیم شاهی را دچار سردرگمی ساخت و ساواک با تمامی ادعاهای پرطمطراق خود عاجزانه به تقلا برخاست.
آنچه رفت مختصری بود از تبریز و وقایع تاریخی فرهنگی آن. اینک به شرح مختصر یکایک موارد شایان توجه اکتفا می شود. با این امید که این سطور در شناساندن سیمای تبریز برای هر صاحب اشتیاقی سودمند واقع شود
تاریخ تبریز پر از فراز و نشیبهای فراوان در طی دورههای مختلف میباشد. شهر تبریز بارها در طول تاریخ توسط حوادث طبیعی یا اشغالگران ویران و تجدید بنا شدهاست. بنای کنونی این شهر بهدوران اشکانی و ساسانی میرسد؛ و در آغاز دوران اسلامی هم معروف بوده است. تبریز در طی حکومت چهارصدسالهٔ خاندان «رَوّادی» و اسکان قبیلهٔ عرب «اَزْد»، بهشکوفایی میرسد. این شهر در دوران حکمرانی ایلخانان به اوج شکوه و شکوفایی خود میرسد. در این دوران تبریز پایتخت قلمرویی گسترده از رود نیل در شمالشرق آفریقا تا آمودریا در آسیای مرکزی بود. شهر تبریز به سبب موقعیت سوقالجیشی خود، همواره از مراکز تبادلات فرهنگی و تجاری منطقه بودهاست و امروزه یکی از مراکز صنعتی ایران میباشد. این شهر در دو قرن اخیر مبدا بسیاری از تحولات اجتماعی، فرهنگی و صنعتی در ایران بوده است و نقشی کلیدی در تحولاتی مانند انقلاب مشروطیت و انقلاب ۱۳۵۷ و مدرنیزه کردن ایران داشته است .