وبلاگ جامع و تخصصی تورانیان (تمدن و تاریخ جامع ترکان ایران و جهان)

۳۶ مطلب در خرداد ۱۳۹۷ ثبت شده است

تاریخ‌چی‌لرین تورک دئولتلری و جوغرافیالاری‌نین آدلاریندان تورک آدینی سیلمه‌لری و ده‌ییشدیردیکلری تورک دئولتلری و جوغرافیالاری‌نین آدلاری...

1. "گؤک‌تورک" دئولتی‌نین گئرچک آدی اورخون یازیتلاریندا ساده‌جه "تورک خاقانلیغی" اولاراق گئچمکده‌دیر (تورک خاقانلیغی تورک دئولتی آنلامینا گلیر). گؤک‌تورک ایسه مودئرن تاریخچیلرین و تورکولوگلارین اونلارا یاخیشدیردیقلاری آددیر.

2. تاریخ‌ده "قاراخانلی‌لار" و یا "قاراخانیان" آدلی دئولت یوخدور. 9-جو یوز ایلده (840- 1212) تورکیستان'دا قورولموش اولان و گونوموزده‌کی تاریخ کیتابلاریندا قاراخانلی دئولتی آدی ایله تانینان بو تورک دئولتی‌نین آدی یابانجی تاریخچیلر طرفیندن تحریف ائدیلمیشدیر. قاراخانلی آدینی بو دئولته روس تاریخچی گریگوری‌یئو وئریپ. قاراخانلی‌لار ایسه اؤزلرینه "تورک خاقانلیغی" و یا "تورک دئولتی" آدینی وئریپلر. آیریجا بیر سیرا قایناقلاردا بو تورک دئولتی‌نین آدی "خاقانیه"، "ائلیگ خانیان" و "آل-ی افراسیاب" اولاراق گئچر.

3. 12-جی یوز ایلده (1171- 1252) اورتادوغو'دا صلاح‌الدین ایوبی'نین قوردوغو و "ایوبی‌لر" آدی ایله تانینان دئولتین گئرچک آدی "الدولة الترکیه"دیر، یعنی تورک دئولتی.

4. 13-جو یوز ایلده بوگونکو میصیر و حجاز'دا قورولان (1250-1517) "مملوک‌لر" و یا "ممالیک‌لر" دئولتی‌نین گئرچک آدی "دولة الترکیه (تورک دئولتی)"دیر، مملوک‌لر ایوبی‌لرین واریثی "دولة الترکیه (تورک دئولتی)" آدینی قورویوپ ساخلاییپلار.

5. 16-جی یوز ایلده (1526- 1858) ظهیرالدین محمد بابور شاه'ین هیندیستان'دا قوردوغو دئولتین آدی "بؤیوک موغول" دئولتی دئییل‌دیر. بو دئولتین آدی تاریخی متینلرده "کوره‌کنلی‌لر" و یا "هیند کوره‌کنلی‌لری" (هیند گورکانی‌لری - گورکانیان هند)" اولاراق گئچر. آیریجا بابور شاه'ین کندیسی طرفیندن یازیلان "بابورنامه"‌ده کندی دئولتی‌نی تورک دئولتی دئیه وورغولاییپ بو دئولتی تورکلرین دئولتلریندن بیری اولاراق بلیرله‌میشدیر. "بؤیوک موغول" دئولتی آدینی اینگیلز‌لر سیاسی آماج‌لا بو تورک ایمپاراتورلوغونا تاخمیشلار.

6. 16–جی یوز ایلده (1501-1736) باتی‌آسیا'دا (گونوموز ایران، عیراق، پاکیستان، آذربایجان، تورکییه، گورجیستان، ائرمنیستان، قوزئی قافقاز، تورکمنیستان، آفغانیستان) قورولان تورک دئولتی‌نین آدی ایران صفوی‌لری و یا آذربایجان صفوی‌لری دئولتی دئییل‌دیر. دئولتین آدی "قیزیلباشیه دئولتی (قیزیلباشلار دئولتی)" اؤیله‌جه ده "صفویه دئولتی، دئولت-ی صفویه (صفوی دئولتی)"دیر.

گونوموزده‌کی تاریخ قایناقلاریندا، روس، اینگیلیز، عرب و فارس تاریخچیلری هپ پولیتیک آماجلار اوزه‌ره (تورکلرین قوردوقلاری دئولتلره تورک دئولتی دئمه‌مک اوچون) تورک دئولتلری‌نین‌ آدلارینی ده‌ییشدیرمیشلر، بونونلا یاناشی تورک بویلاری و ائللری‌نین اؤیله‌جه ده تورک جوغرافیالاری‌نین دا آدلارینی (تورکلرین یاشادیغی جوغرافیالارین تورکچه آدلارینی) ده‌ییشمیشلر. "تورکیستان - تورک‌ائلی"، "دوغو تورکیستان - دوغو تورک‌ائلی"، "باتی تورکیستان – باتی تورک‌ائلی"، "قوزئی تورکیستان – قوزئی تورک‌ائلی"، "گونئی تورکیستان - گونئی تورک‌ائلی"، "تورکمانیه"* و... گیبی تورک جوغرافیالاری‌نین اؤزگون آدلارینی یاپای آدلار و یا ائل آدلاری‌یلا ده‌ییشمیشلر. بونونلا بیرلیکده بیر چوخ تاریخی قایناقلاردا بؤیوک و گئنیش تورکیستان (تورکچه‌سی "تورک‌ائلی") جوغرافیاسیندا گونوموز ایران جوغرافیاسی‌نین دا یئر آلدیغینا تانیق اولماقداییق.

* - تاریخی قایناقلاردا، "تورکمانیه" آدی 12-جی یوز ایلدن بری دوغو آنادولو، ایران‌'ین قوزئیی، قافقاز و عیراق'ین قوزئی بؤلگه‌لری‌نین آدی اولاراق گئچر.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
Qafqazli

روایتی از شورش تورک‌ها در جنوب ایران و آزادسازی کازرون از دست خوانین جور، عمال رضاخان و نیروهای اشغالگر انگلیسی

حدود سال 1324 بود. آن موقع دانش آموز ابتدایی بودم. پدرم برای کسب و تجارت راهی شیراز شده بود. ایام مدرسه بود. روزی از مدرسه که به خانه برگشتم، در بین راه مردم را نگران و هراسان دیدم. حس کنجکاوی‌ام تحریک شد تا ببینم چه شده است. تا خانه، هر چه سعی کردم از زبان مردم بفهمم، چیزی متوجه نشدم.

به خانه که آمدم، خانه را بیش از بیرون در تشویش و اضطراب دیدم. شاید به این دلیل که پدر نیز در مسافرت بود. بر سفره ناهار تازه متوجه شدیم که چه خبر است.

خبر این بود که تورک‌ها (ایل تورک قاشقایی و دیگر ایلات تورک) برای تصرف کازرون در حرکتند. ترس از شورش تورکان تمام شهر را در وحشتی عمیق و سکوتی دهشتناک فرو برده بود. در ابتدا شاید این خبر در حد یک شایعه بود اما هر چه زمان بیشتر می‌گذشت راست بودن خبر قوت می‌گرفت.

مردم در پی آن بودند تا مال و اموال‌شان را و هر آن چه دار و ندارشان است پنهان کنند، تا شاید از غارت در امان بماند. این شورش تورکان شاید فقط به بهانه قحطی و فشار گرسنگی بود. که این امور نه تنها تورکان که همه مردم را تحت فشار و در مضیقه قرار داده بود. گرسنگی تنها مشکل مردم در آن دوران اشغال نبود که باید شیوع بیماری‌ها را نیز به آن اضافه کرد.

تورکان که بیش از بقیه در فشار بودند، منتظر یک جرقه برای انفجار بودند و این زمان جرقه را ناصرخان و خسروخان دو تن از سران تورک زدند و این امر باعث اتحاد ایل تورک قاشقایی و سایر ایلات تورک و شورش آنان شد.

هر روز که می‌گذشت و خبر قوت می‌گرفت مردم را ترس بیشتر می‌شد و این شد که هر کس به گونه‌ای سعی در پنهان ساختن اموال خود شدند.

چند روزی از پخش این خبر در شهر می‌گذشت و همه امیدوار بودیم که این خبر شایعه باشد و اگر راست است تورک‌ها نظرشان برگردد و به کازرون نیایند. آن روز که مدرسه تعطیل شد و از مدرسه بیرون آمدم، صدای فریاد کشیدن یک بوق را می‌شنیدم. خود را به سمت صدا رساندم، ماشین زرهی ژاندرمری را دیدم که فردی با لباس نظامی بر روی آن ایستاده و یک بوق در دست دارد و خبر نزدیک شدن تورکان را می‌داد. شاید از این طریق می‌خواست مردم را به کمک فراخواند و کسانی از میان مردم اسلحه در دست بگیرند و در حمایت از حکومت خان جور و اجانب در مقابل تورکان بایستند. اما انتشار این خبر بیش از پیش ترس و وحشت ایجاد کرد و مردم را از کوچه و خیابان فراری داد.

شاید تازه مردم خوش داشتند تورکان شهر را بگیرند تا اندکی از ظلم‌های خان و اجنبی رهایی یابند. تا حال باید از خانهای ستمگر بازی می‌خوردیم، چند سالی است که دوباره جناب مستطاب اجانب بریتانیایی هم پیدا شده و اکنون قوز بالا قوز شده بود.

سرانجام در شبی تاریک با بلند شدن صدای توپ و تفنگ شهر به لرزه درآمد. این نشان از این می‌داد که کازرون توسط تورکان محاصره شده است. این صداها تا صبح قطع نشد.

صبح که از خانه بیرون آمدیم تا عازم مدرسه شویم، هنگامی که از کوچه پس کوچه‌ها عبور می‌کردیم هنوز بوی باروت را می‌شنیدم.

درگیری‌ها دو سه شب ادامه داشت تا آن که شهر به دست تورکان افتاد. تورکان در اطراف کازرون بر تل‌ها منزل کردند و چند روزی را ماندنی شدند. در این مدت مردم نیز پشت سر تورکان به ادارات می‌رفتند و ادارات را غارت می‌کردند.

از جمله اداراتی که در آن روز غارت شد اداره غله بود که مقادیر بسیار زیادی غله در آن انبار شده بود در حالی که مردم آه نداشتند که با ناله سودا کنند.

برادرم که چند سالی از من بزرگتر بود از خانه بیرون رفته بود تا ببیند در شهر چه خبر است. وقتی برگشت برایمان تعریف کرد، زمانی که برای حمله به یکی از ادارات می‌رفتیم که هواپیمای انگلیسی را بالای سر خود مشاهده کردم که بمبی را انداخت، خود را بر زمین پرت کردم و در همان حال دیگران را خبر کردم. هنوز کامل روی زمین نخوابیده بودم که صدای انفجار بمب را شنیدم. وقتی سر بلند کردم دیدم بمب وسط آن جمع منفجر شده، و بسیاری را مجروح نموده است. دست و پاها قطع شد و …

در ادامه تسخیر ادارات شهر، من نیز یک بار در میان عده‌ای به ژاندارمری رفتیم و خود توانستم با آن بچگی‌ام تنها یک خشاب پر بردارم. آن چه در این زمان برای خودم عجیب بود بمباران مدام شهر توسط هواپیماهای انگلیسی بود.

تورکان علی‌رغم همه ترسی که مردم از آنها برداشته بودند، کاری با مردم نداشتند و بعد از چند روز کازرون را به مقصد شیراز ترک کردند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
Qafqazli

برچیده شدن کرسی‌های زبان فارسی در جهان/ زبان رسمی ایران فارسی نبود

حمید سلیمانی؛ استاد و مدرس زبان فارسی؛ شنبه (29 اردیبهشت 1379) در گفتگو با نشریه «صبح قزوین» بیان داشت که زبان فارسی در خارج از ایران طرفداری ندارد.

حمید سلیمانی با اشاره به غیرکاربردی بودن زبان فارسی تاکید دارد: «در همه جای دنیا کرسی‌های زبان فارسی در حال برچیده شدن است. حتی در افغانستان نیز زمزمه‌هایی برای جایگزینی زبان فارسی وجود دارد. دور از ذهن نیست که افغانستان و تاجیکستان به تدریج به جرگه‌ی غیرفارسی زبانان بپیوندند.»

لازم به ذکر است؛ تُرکان افغانستان خواستار رسمی شدن زبان تُرکی در این کشور هستند. جمعیت تُرکان این کشور دست کم 6 میلیون تخمین زده می‌شود.

سلیمانی همچنین اذعان دارد که «فارسی» تا قبل از یک قرن گذشته زبان رسمی ایران نبوده است. به گفته این استاد زبان فارسی؛ در ادوار مختلف زبان رسمی رایج در سرزمین ایران «تُرکی» و «عربی» بوده است.

وی در این خصوص می‌گوید: «در طول 1400 سال گذشته (فارس‌ها) یک حکومت مرکزی قوی و مستقل نداشتیم و اقوام ترک و عرب حکومت‌های کوچک و بزرگی در گوشه و کنار این سرزمین ایجاد کرده بودند.»

وی همچنین درباره قدمت زبان فارسی اضافه می‌کند: «زبان فارسی در سده‌های سوم و چهارم هجری، از زبان دَری به عنوان یک زبان ادبی از خراسان و سیستان کهن سر بلند می‌کند.»

دولت ایران در حال حاضر در 62 کشور، 340 کرسی رایگان زبان فارسی ایجاد کرده است. در این کرسی‌ها با صرف میلیاردها تومان، ترویج زبان فارسی انجام و از ایران به عنوان کشوری فارس زبان نام برده می‌شود.


فارسی ﯾﮏ ﺯﺑﺎﻥ ﻋﻘﯿﻢ ﺍﺳﺖ که هیچ واژهﺍی از خود نداشته و علمی نیست.

در سال 1394 نیز یونسکو پیشنهاد دولت ایران مبنی بر "ثبت زبان ﻓﺎﺭﺳﯽ به عنوان ﻫﺸﺘﻤﯿﻦ ﺯﺑﺎﻥ ﺑﯿﻦﺍﻟﻤﻠﻠﯽ ﺩﺭ ﯾﻮﻧﺴﮑﻮ" را رد کرد. چرا که بین المللی شدن یک زبان شروطی از جمله «حداقل زبان رسمی هفت کشور باشد» و «حداقل پانصد میلیون نفر به آن زبان تکلم کنند»، است.

با این حال، دولت ایران همچنین سالانه میلیاردها تومان صرف ساخت واژگان جدید فارسی می‌کند. تنها در بودجه سال 1397 حدود 40 میلیارد ریال برای ساخت 275 واژه جدید لحاظ شد.

علاوه بر این؛ سالانه میلیاردها تومان بر بودجه فرهنگستان زبان فارسی و بنیاد سعدی برای یکسان سازی اتنیکی، فرهنگی و زبانی در ایران افزوده می‌شود.

در مقابل، میلیون‌ها شهروند غیرفارس از ابتدایی‌ترین حقوق ملی خود یعنی حق تحصیل به زبان مادری محروم هستند. آنها مجبورند به زبان تحمیلی فارسی بخوانند و بنویسند.

منبع: گوناز تی‌وی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
Qafqazli

خرداد 1385 و قیام شکوهمند ملت تورک در ایران

با روی کار آورده شدن رژیم پهلوی و رهروان امروزی آن در ایران از سوی قدرتهای جهانی من‌جمله انگلستان، سیاست فارسیزه کردن ملل غیرفارس و تبدیل این سرزمین به یک کشور به اصطلاح آریایی!!! در 90 سال اخیر و پروژه قتل‌عام فرهنگی ملل تحت ستم اعم از تورک، عرب و غیره با استفاده از تمامی امکانات دولتی و بین المللی در اولویت و دستور کار سیستم حاکم بر کشور قرار داشته است.

اما بر خلاف تصور، ملل غیرفارس در مقابل سیاستهای سرکوبگرانه و راسیستی آنها مقاومت کرده و تا به امروز مانع از تحقق کامل اهداف شوم و نژادپرستانه آنها شده‌اند.

بی شک در تاریخ مبارزات رهائی‌بخش و ضد راسیستی ملل تحت ستم و بویژه ملت تورک ایران، قیام شکوهمند ۱خرداد ۱۳۸۵ به دلیل ماهیت دمکراتیک، شرکت گسترده مردمی و بویژه زنان و دانشجویان در راستای حفظ هویت ملی تورک، ملتی که به غیر انسانی‌ترین و غیر اخلاقی‌ترین شیوه ممکن مورد هجوم رسمی و دولتی قرارگرفته بود جایگاه ویژه‌ای داشته و نقطه عطفی در مبارزات ملی در جغرافیای کثیرالمله‌ای بنام ایران بشمار می‌آید.

چاپ کاریکاتوری به شدت غیر انسانی در روزنامه دولتی “ایران” برعلیه فرهنگ و زبان تورکی و درج مطالب اهانت‌آمیز برعلیه ملت تحت ستم تورک و تشبیه زبان تورکی به زبان سوسکها و پیشنهاد برای “انقراض” نسل تورکها با نرفتن به توالت و کشتار آنها با گرسنگی، از هر منظری که نگاه شود با توصیه تئورسین‌های پان ایرانیست صورت گرفته بود، زیرا طراحان و مجریان نسل کشی فرهنگی تورکان با ایجاد چنین شک روانی قصد تست و رئاکسیون اجتماعی و ضریب تحمل ملت تورک در برابر نزدیک به یک قرن سیاست پیچیده آسیمیلاسیون را داشتند، زیرا نژادپرستان گمان میکردند با ممنوعیت زبان تورکی، نفی و انکار تاریخ ملتمان، مهاجرت اجباری و آسیمیله کردن میلیونی، بر هم زدن دموگرافی مناطق تورک، تجزیه آن، غارت منابع، خشکاندن دریاچه اورمیه و… دیگر رمقی برای ما نمانده و مهندسین راسیست اجتماعی می‌توانند ضربه نهائی را وارد سازند !! و درست به همین دلیل به چاپ آن اقدام کردند.

درج چنین گستاخی مشمئزکننده، آن هم در روزنامه دولتی اما بر خلاف تصور راسیستها با اعتراضات گسترده ملت تورک مواجه گردید.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
Qafqazli

Hürriyet Kahramanı“ İsmail Enver Paşa”

Bütün Türk ellerine yayılıp şan, şöhretin

Senle asırlar boyu övünecek milletin

“Hürriyet Kahramanı” oldu lakabın servetin

Daima Turan ile adın çekilir koşa

İsmail Enver Paşa, İsmail Enver Paşa

Başın üstte ay yıldız silkeledin cihanı

(İsmail Enver Paşa)
Sen yetiştin imdada dökülende Türk kanı

(İsmail Enver Paşa)
Hürriyet’in sevdası tuttu bütün Turan'ı

Türk'ün haykıran sesi yayıldı dağa taşa

(İsmail Enver Paşa, Yaşa Yaşa Bin Yaşa)

(İsmail Enver Paşa, Yaşa Yaşa Bin Yaşa)

Azemetli sesinden yer gök lerzeye geldi

(İsmail Enver Paşa)
Kayalar dağdan kopup huzuruna yürüdü

(İsmail Enver Paşa)
Senin cesaretinle Türk bayrağı yükseldi

Bütün Türkistan dedi; Yaşa Yaşa Bin Yaşa

(İsmail Enver Paşa, Yaşa Yaşa Bin Yaşa)

(İsmail Enver Paşa, Yaşa Yaşa Bin Yaşa)

Zülme tutmuş Turan'ın güneşli gündüzüsün

(İsmail Enver Paşa)
Büyük tarih yarattın, sen tarihin özüsün

(İsmail Enver Paşa)
Bize göklerden inen Tanrı'nın hak sözüsün

Kudretinle dağlar da girebilmez yarışa

(İsmail Enver Paşa, Yaşa Yaşa Bin Yaşa)

 (İsmail Enver Paşa, Yaşa Yaşa Bin Yaşa)

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
Qafqazli

ایرج میرزا شاعر طنز پرداز تورک


- ایرج میرزا (زادهٔ ۱۲۹۱ه. ق. / ۱۸۷۴ در شهر تبریز - درگذشتهٔ ۱۳۰۳ خورشیدی/ ۱۹۲۴) ملقب به «جلال‌الممالک» و فخرالشعرا، شاعر آذربایجانی اواخر دوره قاجار و اوایل دوره پهلوی بود.

- او فرزند صدرالشعرا غلام‌حسین میرزا قاجار و از طریق پدر بزرگش ملک ایرج بن فتحعلی شاه، نتیجه فتحعلی شاه قاجار بود. در فارسی و عربی و فرانسوی مهارت داشت و روسی و ترکی نیز می‌دانست و خط را خوب می‌نوشت. تحصیلاتش در مدرسه دارالفنون تبریز صورت گرفت و در نوزده‌سالگی هنگام ولیعهدی مظفر الدین میرزای قاجار لقب «ایرج بن صدرالشعرا» یافت. لیکن بزودی از شاعری دربار کناره گرفت و به مشاغل دولتی مختلفی پرداخت که از میان آنان کار در وزارت فرهنگ (معارف آن‌زمان) بود.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
Qafqazli