وبلاگ جامع و تخصصی تورانیان (تمدن و تاریخ جامع ترکان ایران و جهان)

۱۵۶ مطلب با موضوع «تاریخ (Tarix)» ثبت شده است

اتحادیه ایل تورک قاشقایی، نبرد سمیرم و قیام تورک‌های جنوب ایران

رضاشاه در دوره‌ی سلطنت خود اکثر قریب به اتفاق ایلات و عشایر را سرکوب، خلع سلاح و مجبور به اسکان اجباری (تخته قاپو) نمود. به منظور تضعیف و مهارکردن عشایر، بیشتر سران و خان‌ها را مجبور به اقامت اجباری در شهرها کرد و اداره تأمینات شهربانی آنها را زیر نظر گرفت. عده‌ای از آنها را هم که مخالف جدی خود می‌دید اعدام یا زندانی کرد.

اسماعیل‌ خان صولت‌الدوله ایلخان ایل تورک قاشقایی و وکیل مجلس شورای ملی از جمله خان‌ها و سرداران تورک عشایر جنوب ایران بود که به دلیل مخالفت با این طرح انگلیسی، ضد عشایری و تورک‌ستیزانه، در دوره‌ی سلطنت رضا شاه، در زندان قصر، زندانی و پس از شش ماه شکنجه، در سال 1311 به شهادت رسید، املاکش مصادره گردید و جهت جلوگیری از قیام اتحادیه ایل تورک قاشقایی برخی از فرزندانش (خسرو خان و محمدناصر خان) در تهران به گروگان گرفته شدند و برخی نیز به اروپا تبعید شدند. رضا شاه که از همکاری تورک‌های مناطق جنوبی کشور با تشکیلات «اتحاد اسلام» و اردوی تورک (ارتش دولت عثمانی) و مبارزه آنها با انگلیسی‌ها در پیرامون جنگ جهانی اول کینه به دل داشت، تورک‌های این مناطق بخصوص ایل تورک قاشقایی را با خشن‌ترین روش‌ها سرکوب می‌کرد.

چند روز پس از سوم شهریور 1320 با انتشار خبر سقوط رضا شاه از سلطنت و خروج او از تهران، خسرو خان و محمدناصر خان و سایر خان‌های ایل تورک قاشقایی و دیگر ایلات تورک مناطق جنوبی کشور فرصت را مغتنم شمرند و از تهران خارج گشتند. بازگشت محمدناصرخان و خسروخان به فارس تحرکی در خان‌ها و سران طوایف اتحادیه ایل تورک قشقایی پدید آورد، با آن دو همراه شدند و اقداماتی برای «بازسازی پیوندهای گذشته ایلی و جذب نیرو» به عمل آمد. به سرعت پیوند‌ها برقرار شد و خان‌های ایلات تورک مناطق جنوب ایران متحد شدند، تفنگچی‌ها گرد آمدند و اتحاد تورک‌ها با عشایر تابع کهگیلویه و بویراحمدی و غیره برقرار شد.

ایلات تورک مناطق جنوبی ایران و در رأس آنها اتحادیه ایل تورک قاشقایی خواستار این بودند که اقتدار منطقه‌ای آنها به رسمیت شناخته شود و موجبات حضور ایلات تورک و سایر عشایر تابعه در عرصه تحولات سیاسی کشور همانند گذشته فراهم گردد و دارایی‌هایشان به آنها بازگردانده شود.

اما دولت و ارتش هم‌چنان در پی تداوم سیاست تورک‌ستیزی و ضد عشایری رضاشاهی بودند غافل از اینکه در پی فرو ریختن دیکتاتوری رضا شاه، تداوم آن سیاست، آن هم به همان سبک و سیاق سابق، از طرف دولت تضعیف شده در پایان جنگ جهانی دوم، امکان‌پذیر نبود.

این عوامل موجب می‌شد تا علی‌رغم پاره‌ای مذاکرات، ماجرا به مسالمت فیصله نیابد و دو طرف به سوی برخوردهای پراکنده نظامی که نه تنها به تضعیف ایلات تورک جنوب و دیگر عشایر تابعه نینجامید بلکه موجب تقویت آنها هم شد.

بزرگترین رویارویی عشایر جنوب ایران در قالب اتحادیه ایلات تورک و تابعه بویراحمدی با حکومت پهلوی در منطقه سمیرم در تیرماه 1322 اتفاق افتاد که به دلیل شکست سخت قوای حکومتی، در تاریخ ثبت شده است.

فرماندهی این نبرد با سردار تورک خسرو خان قاشقایی بود. با توجه به اینکه برادران قاشقایی همگی تحصیلکرده و صلح‌طلب بودند، همواره پیشنهاد مذاکره را برای حل مناضعات مطرح می‌کردند. در این مورد نیز با وجود ارسال پیغامهای متعدد به سرهنگ شقاقی (فرمانده پادگان سمیرم) و تعهد کتبی و اخلاقی در جهت تضمین امنیت همه سربازان و نیروهای نظامی در صورت تسلیم شدن و خاتمه تیراندازی، اما پادگان تسلیم نشد و نبرد با تلفات زیاد نیروهای حکومتی به پایان رسید.

این شکست هم روحیه ارتش را تضعیف کرد و هم مخالفان جنگ در مرکز را قدرت بخشید، حتی نوبخت نماینده فسا در مجلس، نخست‌وزیر (علی سهیلی) و وزیر جنگ (امیر احمدی) را به خاطر لشکرکشی به مناطق تورک‌های جنوب بخصوص مناطق ایل تورک قاشقایی و کشتار مردم –مغایر با اصل 61 متمم قانون اساسی- برای استیضاح به مجلس فراخواند. در نهایت دولت، پیمان صلحی را با تورک‌ها به امضا رساند که به موجب آن، مقرر گردید که اتحادیه ایل تورک قاشقایی خودمختاری خود را حفظ کند، در عوض سلاح‌های غنیمتی ارتش از سوی تورک‌ها بازگردانده شود و از ناآرامی ایلات تابعه جلوگیری به عمل آید. خسرو خان قاشقایی نماینده مجلس شد و محمدناصر خان قاشقایی هم سناتور مجلس گردید.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
Qafqazli

مشروطه و نقش انگلیس در آن

اوایل قرن بیستم، سلسله وقایعی موسوم به «انقلاب مشروطیت» در ایران کنونی رخ داد که تاریخ کشور را تماماً دگرگون نمود. در پی این وقایع، دولت تورک قاجار و حاکمیت هزار ساله‌ی تورک‌ها در ایران ساقط شد و یک دولت دست‌نشانده به نام پهلوی مبتنی بر یک قومیت اتنوپولیتیک جدید با نام کنونی فارس بر کشور حاکم گردید.

در عین حال، حرکت مشروطه مقدمات رسمیت انحصاری زبان فارسی را در ایران فراهم ساخت. زبان تورکی از آموزش، مطبوعات، مکاتبات دولتی و غیره طرد گردید و فارسی به تنها زبان همه‌ی این عرصه‌ها تبدیل گشت.

علاوه بر این، حرکت مشروطه، بهانه‌ی قشون‌کشی و حضور نظامی روسیه تزاری را نیز در ایران فراهم نمود. قتل‌عام مردم تورک در آذربایجان و خراسان از جمله ددمنشی‌ها و جنایت‌هایی بود که روسیه‌ی تزاری در پی انقلاب مشروطه در ایران انجام داد.

دولت‌های غربی بخصوص انگلستان در بحران‌سازی، ایجاد انحراف در اصلاحات و نوسازی سیاسی قاجار، ایجاد انحراف در نهضت عدالت‌خواهی شهروندان ممالک محروسه، گسترش تئوری وارداتی مشروطه منطبق بر منافع انگلیس، تغییر سیستم سیاسی، اداری و دولتی و انتقال قدرت سیاسی از تورک‌ها به قومیت اتنوپولیتیک فارس در ایران نقش عمده‌ای داشتند.

نقش منورالفکران و روحانیون به اصطلاح آزادی‌خواه و نوگرا نیز در گسترش تئوری حرکت انگلیسی مشروطه قابل توجه است. عناصر مذکور نقش ابزاری مهمی در اجرای پروژه‌ها و انعقاد قراردادهای مالی به نفع دولت انگلیس داشتند. بسیاری از این سیاسیون، منورالفکران و روحانیون به اصطلاح آزادی‌خواه از مدت‌ها قبل، یعنی قبل از ظهور جریان مشروطه حقوق‌بگیر دولت انگلستان بودند.

در اواخر حکومت قاجار، سفارتخانه‌ی انگلیس مکانی برای بست‌نشینی معترضین به حکومت و به تعبیر بهتر، مکانی برای تجمع تورک‌ستیزان، قاجارستیزان و اقشار فریب‌خورده بود.

سید عبدالله بهبهانی - از معترضین به قاجاریه و بعدها از رهبران جریان انگلیسی مشروطه - دو نامه به سفارتخانه‌ی انگلیس نوشت که در نامه‌ی دوم از کاردار آن سفارت برای تضعیف دولت قاجار و احقاق مطالبات معترضین به حکومت، طلب همراهی نمود.

سفارت انگلیس نیز همراهی خود را اعلام داشت. بهبهانی بازاریان و تجّار معترض به حکومت را از همراهی سفارتخانه آگاه کرد که در صورت برخورد با آنها، به سفارتخانه‌ی انگلیس متحصن و ملتجی شوند. بدین‌ترتیب، دروازه‌ی سفارت انگلیس به روی تورک‌ستیزان، قاجارستیزان و مردم فریب‌خورده باز شد؛ همچون باز شدن مدرسه‌ای به روی دانش‌آموزان.

آنچه تحصن در سفارتخانه‌ی انگلیس را، قابل توجه می‌نماید، یکی نقش سفارتخانه در ترویج اندیشه‌ی کولونیالیستی ایرانی‌گرایی - فارس‌گرایی تحت لفافه‌ی مشروطیت و به اصطلاح آزادیخواهی و اجرای گام به گام پروژه‌ی براندازی دولت تورک قاجار و پایان بخشیدن به حاکمیت هزار ساله‌ی تورک‌ها در ایران، و دوم تعداد شرکت‌کنندگان در تحصن و تیپ مختلف آنان است.

ناظم‌الاسلام کرمانی در اثر خود «تاریخ بیداری ایرانیان» نقش سفارت را در تبلیغ افکار وابسته به خود (تبلیغ فارس‌گرایی و ضدیت با قاجاریه و تورک‌ها) چنین بیان می‌کند: «می‌توان گفت سفارتخانه در حکم یک مدرسه شده است، چه در زیر هر چادر و هر گوشه جمعی دور هم نشسته‌اند، و یک نفر عالم سیاسی از شاگردان مدارس و غیره آنها را تعلیم می‌دهد. یعنی چیزهای تازه‌ای به گوش می‌رسد که تاکنون احدی جرأت نداشت بر زبان بیاورد...»

سفارت انگلیس ظرف چند روز، هزاران فارغ‌التحصیل داد که اکثر آنها طوطی‌وار لفظ مشروطه را تکرار می‌کردند.

میرزا نصرالله خان مشیرالدوله از نخستین رجال سیاسی به ظاهر آزادیخواهی بود که وقتی تعدادی از معترضین حکومت به او مراجعه کرده و چاره‌جویی می‌کنند، تکلیف مردم را در «مشروطه‌خواهی» می‌بیند. این نخستین بار است که نام «مشروطه» در این اوضاع شنیده می‌شود...

هر چند در سفارت، حسینقلی خان نواب (از اعضای لژ فراماسونری بیداری) و میرزا یحیی خان (روسوفیل)، منشیان سفارت در ملاقات با متحصنین گفتند: بهتر آن است که مقصود را بالا ببرید و اهمیت بدهید؛ اما متحصنین گفتند: ما «عدالتخانه» می‌خواهیم. نواب گفت: نه این خوب نیست بگویید ما «مشروطه» می‌خواهیم.

منابع:

۱. کرمانی، ناظم‌الاسلام. تاریخ بیداری ایرانیان.
۲. تمیمی، عبدالرضا. خط‌ها و خطاها.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
Qafqazli

سرزمین‌ها و ملت‌ها

آیا عباراتی چون فرهنگ ایرانی، معماری ایرانی، موسیقی ایرانی، تمدن ایرانی و ... و یا مشابه آن فرهنگ آذربایجانی، معماری آذربایجانی، موسیقی آذربایجانی، تمدن آذربایجانی و ... اصطلاحاتی درست هستند؟

نه. به هیچوجه. همۀ اصطلاحات فوق نادرست هستند. چون موجد این‌ها ایران یا آذربایجان نیست. موجد، صاحب و مالک تمام اینها ملت‌ها هستند نه جغرافیاها. خاک، جغرافیا یا وطن نیز مثل تمام این‌ها مایملک هستند نه مالک. اگر چنین نبود، اسلام‌ستیزان اسلام را نه دین عربی بلکه دین عربستانی معرفی می‌کردند.

شکل صحیح اصطلاحات فوق به این صورت است: فرهنگ تورکی، معماری تورکی، رقص تورکی، موسیقی تورکی، تمدن تورکی و... و یا مشابه این‌ها برای فارس و عرب و کرد و ...

چرا برخی چنین اصطلاحاتی را به کار می‌گیرند؟ این اصطلاحات چه محاسنی دارند؟ چه سودی نصیب این افراد می‌کنند؟

دو طیف از اصطلاحات غلط فوق سود می‌جویند:

یکم آنها که با کتمان وجود ملل فارس و تورک و ... در ایران و ایرانی نامیدن همه به معنای ائتنیکی (وگرنه از لحاظ شهروندی همه ایرانی هستیم)، سعی در آسیمیلاسیون و فارس‌زبان‌سازی تورک‌ها و دیگر ملل غیر فارس‌زبان دارند.

دوم آنها که با سانسور یا اختفاء کلمۀ تورک سعی دارند بین تورک‌های ایران و تورک‌های تورکیه از یک طرف و بین تورک‌های داخل ایران از طرف دیگر جدایی و تفرقه انداخته و ضمن کمک ناآگاهانه به طیف اول، ملتی جدید به نام آذری / آذربایجانی بسازند.

نباید فراموش کرد که پروژۀ تلاش برای هضم و حذف عنصر تورک در ایران شامل دو جناح است.

جناح آذریچی ـ روسچو که سعی در خُرد و کوچک کردن ملت تورک دارد و ملت تورک را به آذربایجانی و چند نوع غیر آذربایجانی تقسیم می‌کند و جناح آذریچی ـ انگلیزچی (آذریچی ـ فارسچی) که تلاش می‌کند تورک‌های خُرد شده را در گروه‌های کوچک جداگانه بلیعده و «فارس‌زبان‌سازی» کند.

با توجه به این دیدگاه جملۀ «قومی به نام فارس در ایران وجود ندارد» نیز از دو منظر متفاوت و از طرف دو طیف مختلف با دو دیدگاه نسبتاً متناقض بیان می‌شود.

یکم طیفی هستند که می‌گویند «قومی به نام فارس در ایران وجود ندارد، همۀ ما ایرانی هستیم». این جمله مدخلی برای شروع پروژۀ «فارس‌زبان‌سازی» ملل غیر فارس‌زبان مخصوصاً تورک‌ها در ایران است. از نگاه اینان، قومی به نام فارس در ایران وجود ندارد و زبان فارسی زبان یک قوم خاص نیست، بلکه زبان همۀ ایرانیان است. لذا وقتی یک تورک زبان تورکی را رها نموده و فارسی تکلم می‌کند، در ملتی دیگر هضم و آسیمیله نمی‌شود بلکه فقط ایرانیت خود (به معنای قومی و مد نظر این افراد) را تقویت می‌کند. از دید این افراد، چون ما شهروند کشور تورکیه و یا جمهوری آذربایجان نیستیم و شهروند کشور ایران هستیم، پس زبان ما نیز تورکی نیست بلکه ایرانی (بخوانید: فارسی) است. بنابراین ما باید زبان تورکی را رها کرده و صرفاً به زبان فارسی صحبت کنیم و این استحاله محسوب نمی‌شود.

توجه به وضعیت فکری ـ زبانی تورک‌های آسیمیلۀ ساکن در مناطق غیر آذربایجانی تورک‌ائلی نظیر تهران و کرج نشان می‌دهد این تاکتیک که از زمان پهلوی شروع شده تا حد زیادی کارساز بوده است.

طیف دوم آنهایی هستند که این جمله را صرفاً از منظر تاریخ بیان می‌کنند و طالب استنتاج خاصی از آن نیستند. در این دیدگاه «قومی به نام فارس در تاریخ ایران وجود ندارد».* و افرادی که از دوران رژیم پهلوی سعی دارند خود را فارس معرفی کنند همان قوم تاجیک به‌اضافۀ افراد غیر تاجیک و عموماً تورک‌هایی هستند که در سدۀ اخیر از دستگاه «همه فارس‌زبان‌سازی» پهلوی و مابعد استحصال شده‌اند. از این زاویه، فارس یک ملت اتنوپولیتیک می‌باشد که در سدۀ اخیر تشکل یافته است.

در این دیدگاه، فارسی یا در واقع تاجیکی / دری یک زبان محلی در ایران است که در سدۀ اخیر به کمک غربیان، مخصوصاً انگلیس با غصب موقعیت تاریخی و جغرافیایی زبان تورکی به عنوان تنها زبان سراسری کشور ایران و به طور ناشایست خود را به مقام تنها زبان رسمی کشور ارتقاء داده است.

بنابراین، از این دیدگاه، جهت حفظ سنن تاریخی و همچنین رعایت حقوق مردم ایران، تورکی باید در ایران رسمیت سراسری یابد و از تمام مزایایی که امروزه فقط شامل زبان فارسی است بهره‌مند گردد.

* قوم اتنوپولیتیک فارس‌زبان کنونی هیچ ارتباط معناداری با قوم باستانی و مردۀ پارس ندار
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
Qafqazli

تاریخ‌چی‌لرین تورک دئولتلری و جوغرافیالاری‌نین آدلاریندان تورک آدینی سیلمه‌لری و ده‌ییشدیردیکلری تورک دئولتلری و جوغرافیالاری‌نین آدلاری...

1. "گؤک‌تورک" دئولتی‌نین گئرچک آدی اورخون یازیتلاریندا ساده‌جه "تورک خاقانلیغی" اولاراق گئچمکده‌دیر (تورک خاقانلیغی تورک دئولتی آنلامینا گلیر). گؤک‌تورک ایسه مودئرن تاریخچیلرین و تورکولوگلارین اونلارا یاخیشدیردیقلاری آددیر.

2. تاریخ‌ده "قاراخانلی‌لار" و یا "قاراخانیان" آدلی دئولت یوخدور. 9-جو یوز ایلده (840- 1212) تورکیستان'دا قورولموش اولان و گونوموزده‌کی تاریخ کیتابلاریندا قاراخانلی دئولتی آدی ایله تانینان بو تورک دئولتی‌نین آدی یابانجی تاریخچیلر طرفیندن تحریف ائدیلمیشدیر. قاراخانلی آدینی بو دئولته روس تاریخچی گریگوری‌یئو وئریپ. قاراخانلی‌لار ایسه اؤزلرینه "تورک خاقانلیغی" و یا "تورک دئولتی" آدینی وئریپلر. آیریجا بیر سیرا قایناقلاردا بو تورک دئولتی‌نین آدی "خاقانیه"، "ائلیگ خانیان" و "آل-ی افراسیاب" اولاراق گئچر.

3. 12-جی یوز ایلده (1171- 1252) اورتادوغو'دا صلاح‌الدین ایوبی'نین قوردوغو و "ایوبی‌لر" آدی ایله تانینان دئولتین گئرچک آدی "الدولة الترکیه"دیر، یعنی تورک دئولتی.

4. 13-جو یوز ایلده بوگونکو میصیر و حجاز'دا قورولان (1250-1517) "مملوک‌لر" و یا "ممالیک‌لر" دئولتی‌نین گئرچک آدی "دولة الترکیه (تورک دئولتی)"دیر، مملوک‌لر ایوبی‌لرین واریثی "دولة الترکیه (تورک دئولتی)" آدینی قورویوپ ساخلاییپلار.

5. 16-جی یوز ایلده (1526- 1858) ظهیرالدین محمد بابور شاه'ین هیندیستان'دا قوردوغو دئولتین آدی "بؤیوک موغول" دئولتی دئییل‌دیر. بو دئولتین آدی تاریخی متینلرده "کوره‌کنلی‌لر" و یا "هیند کوره‌کنلی‌لری" (هیند گورکانی‌لری - گورکانیان هند)" اولاراق گئچر. آیریجا بابور شاه'ین کندیسی طرفیندن یازیلان "بابورنامه"‌ده کندی دئولتی‌نی تورک دئولتی دئیه وورغولاییپ بو دئولتی تورکلرین دئولتلریندن بیری اولاراق بلیرله‌میشدیر. "بؤیوک موغول" دئولتی آدینی اینگیلز‌لر سیاسی آماج‌لا بو تورک ایمپاراتورلوغونا تاخمیشلار.

6. 16–جی یوز ایلده (1501-1736) باتی‌آسیا'دا (گونوموز ایران، عیراق، پاکیستان، آذربایجان، تورکییه، گورجیستان، ائرمنیستان، قوزئی قافقاز، تورکمنیستان، آفغانیستان) قورولان تورک دئولتی‌نین آدی ایران صفوی‌لری و یا آذربایجان صفوی‌لری دئولتی دئییل‌دیر. دئولتین آدی "قیزیلباشیه دئولتی (قیزیلباشلار دئولتی)" اؤیله‌جه ده "صفویه دئولتی، دئولت-ی صفویه (صفوی دئولتی)"دیر.

گونوموزده‌کی تاریخ قایناقلاریندا، روس، اینگیلیز، عرب و فارس تاریخچیلری هپ پولیتیک آماجلار اوزه‌ره (تورکلرین قوردوقلاری دئولتلره تورک دئولتی دئمه‌مک اوچون) تورک دئولتلری‌نین‌ آدلارینی ده‌ییشدیرمیشلر، بونونلا یاناشی تورک بویلاری و ائللری‌نین اؤیله‌جه ده تورک جوغرافیالاری‌نین دا آدلارینی (تورکلرین یاشادیغی جوغرافیالارین تورکچه آدلارینی) ده‌ییشمیشلر. "تورکیستان - تورک‌ائلی"، "دوغو تورکیستان - دوغو تورک‌ائلی"، "باتی تورکیستان – باتی تورک‌ائلی"، "قوزئی تورکیستان – قوزئی تورک‌ائلی"، "گونئی تورکیستان - گونئی تورک‌ائلی"، "تورکمانیه"* و... گیبی تورک جوغرافیالاری‌نین اؤزگون آدلارینی یاپای آدلار و یا ائل آدلاری‌یلا ده‌ییشمیشلر. بونونلا بیرلیکده بیر چوخ تاریخی قایناقلاردا بؤیوک و گئنیش تورکیستان (تورکچه‌سی "تورک‌ائلی") جوغرافیاسیندا گونوموز ایران جوغرافیاسی‌نین دا یئر آلدیغینا تانیق اولماقداییق.

* - تاریخی قایناقلاردا، "تورکمانیه" آدی 12-جی یوز ایلدن بری دوغو آنادولو، ایران‌'ین قوزئیی، قافقاز و عیراق'ین قوزئی بؤلگه‌لری‌نین آدی اولاراق گئچر.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
Qafqazli

روایتی از شورش تورک‌ها در جنوب ایران و آزادسازی کازرون از دست خوانین جور، عمال رضاخان و نیروهای اشغالگر انگلیسی

حدود سال 1324 بود. آن موقع دانش آموز ابتدایی بودم. پدرم برای کسب و تجارت راهی شیراز شده بود. ایام مدرسه بود. روزی از مدرسه که به خانه برگشتم، در بین راه مردم را نگران و هراسان دیدم. حس کنجکاوی‌ام تحریک شد تا ببینم چه شده است. تا خانه، هر چه سعی کردم از زبان مردم بفهمم، چیزی متوجه نشدم.

به خانه که آمدم، خانه را بیش از بیرون در تشویش و اضطراب دیدم. شاید به این دلیل که پدر نیز در مسافرت بود. بر سفره ناهار تازه متوجه شدیم که چه خبر است.

خبر این بود که تورک‌ها (ایل تورک قاشقایی و دیگر ایلات تورک) برای تصرف کازرون در حرکتند. ترس از شورش تورکان تمام شهر را در وحشتی عمیق و سکوتی دهشتناک فرو برده بود. در ابتدا شاید این خبر در حد یک شایعه بود اما هر چه زمان بیشتر می‌گذشت راست بودن خبر قوت می‌گرفت.

مردم در پی آن بودند تا مال و اموال‌شان را و هر آن چه دار و ندارشان است پنهان کنند، تا شاید از غارت در امان بماند. این شورش تورکان شاید فقط به بهانه قحطی و فشار گرسنگی بود. که این امور نه تنها تورکان که همه مردم را تحت فشار و در مضیقه قرار داده بود. گرسنگی تنها مشکل مردم در آن دوران اشغال نبود که باید شیوع بیماری‌ها را نیز به آن اضافه کرد.

تورکان که بیش از بقیه در فشار بودند، منتظر یک جرقه برای انفجار بودند و این زمان جرقه را ناصرخان و خسروخان دو تن از سران تورک زدند و این امر باعث اتحاد ایل تورک قاشقایی و سایر ایلات تورک و شورش آنان شد.

هر روز که می‌گذشت و خبر قوت می‌گرفت مردم را ترس بیشتر می‌شد و این شد که هر کس به گونه‌ای سعی در پنهان ساختن اموال خود شدند.

چند روزی از پخش این خبر در شهر می‌گذشت و همه امیدوار بودیم که این خبر شایعه باشد و اگر راست است تورک‌ها نظرشان برگردد و به کازرون نیایند. آن روز که مدرسه تعطیل شد و از مدرسه بیرون آمدم، صدای فریاد کشیدن یک بوق را می‌شنیدم. خود را به سمت صدا رساندم، ماشین زرهی ژاندرمری را دیدم که فردی با لباس نظامی بر روی آن ایستاده و یک بوق در دست دارد و خبر نزدیک شدن تورکان را می‌داد. شاید از این طریق می‌خواست مردم را به کمک فراخواند و کسانی از میان مردم اسلحه در دست بگیرند و در حمایت از حکومت خان جور و اجانب در مقابل تورکان بایستند. اما انتشار این خبر بیش از پیش ترس و وحشت ایجاد کرد و مردم را از کوچه و خیابان فراری داد.

شاید تازه مردم خوش داشتند تورکان شهر را بگیرند تا اندکی از ظلم‌های خان و اجنبی رهایی یابند. تا حال باید از خانهای ستمگر بازی می‌خوردیم، چند سالی است که دوباره جناب مستطاب اجانب بریتانیایی هم پیدا شده و اکنون قوز بالا قوز شده بود.

سرانجام در شبی تاریک با بلند شدن صدای توپ و تفنگ شهر به لرزه درآمد. این نشان از این می‌داد که کازرون توسط تورکان محاصره شده است. این صداها تا صبح قطع نشد.

صبح که از خانه بیرون آمدیم تا عازم مدرسه شویم، هنگامی که از کوچه پس کوچه‌ها عبور می‌کردیم هنوز بوی باروت را می‌شنیدم.

درگیری‌ها دو سه شب ادامه داشت تا آن که شهر به دست تورکان افتاد. تورکان در اطراف کازرون بر تل‌ها منزل کردند و چند روزی را ماندنی شدند. در این مدت مردم نیز پشت سر تورکان به ادارات می‌رفتند و ادارات را غارت می‌کردند.

از جمله اداراتی که در آن روز غارت شد اداره غله بود که مقادیر بسیار زیادی غله در آن انبار شده بود در حالی که مردم آه نداشتند که با ناله سودا کنند.

برادرم که چند سالی از من بزرگتر بود از خانه بیرون رفته بود تا ببیند در شهر چه خبر است. وقتی برگشت برایمان تعریف کرد، زمانی که برای حمله به یکی از ادارات می‌رفتیم که هواپیمای انگلیسی را بالای سر خود مشاهده کردم که بمبی را انداخت، خود را بر زمین پرت کردم و در همان حال دیگران را خبر کردم. هنوز کامل روی زمین نخوابیده بودم که صدای انفجار بمب را شنیدم. وقتی سر بلند کردم دیدم بمب وسط آن جمع منفجر شده، و بسیاری را مجروح نموده است. دست و پاها قطع شد و …

در ادامه تسخیر ادارات شهر، من نیز یک بار در میان عده‌ای به ژاندارمری رفتیم و خود توانستم با آن بچگی‌ام تنها یک خشاب پر بردارم. آن چه در این زمان برای خودم عجیب بود بمباران مدام شهر توسط هواپیماهای انگلیسی بود.

تورکان علی‌رغم همه ترسی که مردم از آنها برداشته بودند، کاری با مردم نداشتند و بعد از چند روز کازرون را به مقصد شیراز ترک کردند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
Qafqazli

خرداد 1385 و قیام شکوهمند ملت تورک در ایران

با روی کار آورده شدن رژیم پهلوی و رهروان امروزی آن در ایران از سوی قدرتهای جهانی من‌جمله انگلستان، سیاست فارسیزه کردن ملل غیرفارس و تبدیل این سرزمین به یک کشور به اصطلاح آریایی!!! در 90 سال اخیر و پروژه قتل‌عام فرهنگی ملل تحت ستم اعم از تورک، عرب و غیره با استفاده از تمامی امکانات دولتی و بین المللی در اولویت و دستور کار سیستم حاکم بر کشور قرار داشته است.

اما بر خلاف تصور، ملل غیرفارس در مقابل سیاستهای سرکوبگرانه و راسیستی آنها مقاومت کرده و تا به امروز مانع از تحقق کامل اهداف شوم و نژادپرستانه آنها شده‌اند.

بی شک در تاریخ مبارزات رهائی‌بخش و ضد راسیستی ملل تحت ستم و بویژه ملت تورک ایران، قیام شکوهمند ۱خرداد ۱۳۸۵ به دلیل ماهیت دمکراتیک، شرکت گسترده مردمی و بویژه زنان و دانشجویان در راستای حفظ هویت ملی تورک، ملتی که به غیر انسانی‌ترین و غیر اخلاقی‌ترین شیوه ممکن مورد هجوم رسمی و دولتی قرارگرفته بود جایگاه ویژه‌ای داشته و نقطه عطفی در مبارزات ملی در جغرافیای کثیرالمله‌ای بنام ایران بشمار می‌آید.

چاپ کاریکاتوری به شدت غیر انسانی در روزنامه دولتی “ایران” برعلیه فرهنگ و زبان تورکی و درج مطالب اهانت‌آمیز برعلیه ملت تحت ستم تورک و تشبیه زبان تورکی به زبان سوسکها و پیشنهاد برای “انقراض” نسل تورکها با نرفتن به توالت و کشتار آنها با گرسنگی، از هر منظری که نگاه شود با توصیه تئورسین‌های پان ایرانیست صورت گرفته بود، زیرا طراحان و مجریان نسل کشی فرهنگی تورکان با ایجاد چنین شک روانی قصد تست و رئاکسیون اجتماعی و ضریب تحمل ملت تورک در برابر نزدیک به یک قرن سیاست پیچیده آسیمیلاسیون را داشتند، زیرا نژادپرستان گمان میکردند با ممنوعیت زبان تورکی، نفی و انکار تاریخ ملتمان، مهاجرت اجباری و آسیمیله کردن میلیونی، بر هم زدن دموگرافی مناطق تورک، تجزیه آن، غارت منابع، خشکاندن دریاچه اورمیه و… دیگر رمقی برای ما نمانده و مهندسین راسیست اجتماعی می‌توانند ضربه نهائی را وارد سازند !! و درست به همین دلیل به چاپ آن اقدام کردند.

درج چنین گستاخی مشمئزکننده، آن هم در روزنامه دولتی اما بر خلاف تصور راسیستها با اعتراضات گسترده ملت تورک مواجه گردید.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
Qafqazli

Hürriyet Kahramanı“ İsmail Enver Paşa”

Bütün Türk ellerine yayılıp şan, şöhretin

Senle asırlar boyu övünecek milletin

“Hürriyet Kahramanı” oldu lakabın servetin

Daima Turan ile adın çekilir koşa

İsmail Enver Paşa, İsmail Enver Paşa

Başın üstte ay yıldız silkeledin cihanı

(İsmail Enver Paşa)
Sen yetiştin imdada dökülende Türk kanı

(İsmail Enver Paşa)
Hürriyet’in sevdası tuttu bütün Turan'ı

Türk'ün haykıran sesi yayıldı dağa taşa

(İsmail Enver Paşa, Yaşa Yaşa Bin Yaşa)

(İsmail Enver Paşa, Yaşa Yaşa Bin Yaşa)

Azemetli sesinden yer gök lerzeye geldi

(İsmail Enver Paşa)
Kayalar dağdan kopup huzuruna yürüdü

(İsmail Enver Paşa)
Senin cesaretinle Türk bayrağı yükseldi

Bütün Türkistan dedi; Yaşa Yaşa Bin Yaşa

(İsmail Enver Paşa, Yaşa Yaşa Bin Yaşa)

(İsmail Enver Paşa, Yaşa Yaşa Bin Yaşa)

Zülme tutmuş Turan'ın güneşli gündüzüsün

(İsmail Enver Paşa)
Büyük tarih yarattın, sen tarihin özüsün

(İsmail Enver Paşa)
Bize göklerden inen Tanrı'nın hak sözüsün

Kudretinle dağlar da girebilmez yarışa

(İsmail Enver Paşa, Yaşa Yaşa Bin Yaşa)

 (İsmail Enver Paşa, Yaşa Yaşa Bin Yaşa)

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
Qafqazli

.

روسلار، سوویئت‌چیلر و آزربایجانچیلار 23 ایل قافقازدا روس استعمارینا قارشی ساواشان تورک شئیخ شامیل'ی و سیلاحداشلارینی دئییل ده بابک (پاپک) گیبی تاریخین قارانلیق دؤنه‌مینه عایید شخصیتی آزربایجان‌دا تاریخی میللی قهرمان سونورلار.
بابک (پاپک) آزربایجانچیلارا میللی قهرمان اولابیلر، آما تورکلره میللی قهرمان اولاماز.
بیر سیرا تاریخ اوزمانلارینا گؤره پاپک تالیشدیر. و بیر سیرا تاریخچیلر ده اونون خوراسانلی ابومسلم'ین تؤره‌مه‌سین‌دن اولدوغونو سؤیله‌ییرلر. بابک'ین خورمی حرکتی ده خوراسان‌دا ابومسلمیه حرکتی‌نین آزربایجانداکی اوزانتیسیدیر. ابومسلمیه و بابکیه اینانجی دا عئینی‌دیر. ابومسلم و بابک ایله ساواشانلار دا عباسی خلافتی‌نین تورکلردن اولوشان اوردوسودور. بابک اؤلدوکدن سونرا تورکلر آزربایجان‌دا ائگه‌من اولدولار.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
Qafqazli

ژئواستراتژی حرکت ملی

بنا بر آمارهای غیررسمی، بین ۳۰ تا ۴۷ میلیون نفر از شهروندان کشور ایران تورک هستند. از آنجایی که این افراد شهروندان این کشور می‌باشند، لذا علاوه بر تکالیفی که در قبال کشور دارند، دارای حقوقی نیز بر گردن حاکمیت هستند که باید به طور شایسته از طرف حاکمیت و دولت تقبل و رعایت گردد.
بقیه در ادامه مطلب...
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
Qafqazli

.

از کتب تاریخ عثمانی می دانیم که یاوز سلطان سلیم در موقع عزیمت به جنگ چالدران برای نهار عدس خورده است. و این را از آرشیو عثمانی می دانیم که همه چیز را مطابق تاریخ و با شرح قید کرده است. ولی طرف مقابل یعنی صفوی ها، و قبل از آنها ایلخانیان و سلجوقیان آیا آرشیو پادشاهی نداشتند؟ این غیر ممکن است چون اکثر ابنیه های اسلامی ایران در دوران سلاجقه و ایلخانی و سپس صفوی ساخته شده است... پس برای ساخت این ابنیه ها احتیاج به پول مالیاتی دولت و آرشیو و محلی برای قید سالانۀ این مالیات ها و دخل و خرج ها است... اینکه ما به آرشیو سلسله های ترک تا صفوی دست رسی نداریم بعد هم تکرار میگردد یعنی ما از دوران افشاری که خود را ادامۀ صفوی میدانست هم آرشیوی نداریم و حتی از دورۀ قاجاریه نیز آرشیوی منظم نداریم که بشود با آرشیوهای عثمانی قابل مقایسه باشد.... علت نبود آرشیوها و کمبود اسناد را عده ایی از هواداران شعوبیۀ جدید یا مشروطۀ دومی ها به محمود افغان نسبت داده اند که گویا محمود افغان آرشیوهای صفوی و کتب علمی ترکی آن را در اصفهان آتش میزده است و برای ماهها حمامهای اصفهان از سوزاندن این کتب و کاغذها گرم میشده است؟ ولی آرشیو صفوی منحصر به اصفهان نبود پس آرشیوهای قزوین، تبریز و اردبیل چه شده است؟ و از نادرشاه به بعد که بعد از افغانی ها بوده آرشیوها چه شده اند؟ آرشیوهای دورۀ قاجاریه چه شده است؟ ... جواب در کتاب سوزیهای بعد از مشروطۀ دوم است که به علت ترکستیزی و اسلامستیزی این حرکت شعوبیۀ نوین تمام اسناد متعلق به سلسله های بعد از اسلام که اکثرا ترک بودند بوسیلۀ این نهضت فرهنگستیز نابود شده و این درست با مشروطیت دوم شروع شده است.... کسروی که یکی از نمونه های این نهضت است با آرشیو سوزانی و کتاب سوزانی از دورۀ حکومت ترکستیز آزادستان شیخ محمد خیابانی ترکستیز بسیار آشنا بود، همین سنت آرشیو سوزاندن و سوزاندن کتب ترکی و فارسی را به تهران آورده و در روزهای معین هفته با جمع آوری اسناد و کتاب های ترکی و کتب فارسی مرتبط با ترک و اسلام و سوزاندن آنها در کنار مریدان اش این را بصورت جشن برگزار میکرد... عارف قزوینی و محمد خان قزوینی ترکستیز و اسلامستیز نیز خود احتمالا در این کارها در قزوین وتهران دست داشتند... دکتر محمود افشار یزدی و بعدا بنیاداش خود یکی دیگر از مرکز ضد اسناد و مرکز جمع آوری و نابودی اسناد نوشتۀ مابعد اسلامی بود که با سلیقۀ شعوبیۀ جدید در تضاد بودند یعنی ترکستیز و اسلامستیز نبودند... کار سند سوزانی و کتاب سوزانی در دورۀ خاندان پهلوی آنچنان به اوج رسید که ما عملاآرشیوهای سلطنتی دوران بعد از اسلام را بکلی از دست دادیم ... در تبریز تعداد زیادی از افراد هم فکر مشروطیت دوم در سند سوزانی بسیار فعال بودند، مثلا اسماعیل امیرخیزیری ، جودت، بیوک امیر خیزی و حتی تربیت هم به اسم جمع کردن کتابهای ترکی برای کتابخانه اش آنها جمع نموده و کلی را به نابودی کشاند... اکثرا این خیانت های سند سوزانی و کتاب سوزانی در کل شهرهای آذربایجانی از طریق مفاخر بعد از مشروطیت آن شهرها انجام شد.... در کنار نابودی اسناد نوشته و کتابهای ترکی و وقفنامه ها و ... ما شاهد نابودی و خرابی قصرها ، خانه های باستانی، حمامها و کاروانسراها و غیره متعلق به سلسله های ترکی از دورۀ مشروطیت دوم تا اواخر پهلوی هستیم ... قوچهای سنگی شبستر و تبریز و شهر های آذربایجان و شهرهای دیگرترک که در گوشه و کنارهای شهر بودند یک به یک بوسیلۀ مریدان شعوبیۀ نوین مشروطیت دوم نابود شدند ... دکتر زهتاب شبستری از قوچهای سنگی تبریز پراکنده در شهر سخن میگوید که نابود شده اند و از قبرستان چهار هزارسالۀ تبریز سخن میگوید که نابود شده و بجای آن باغ گلستان بوسیله پهلوی درست شده است.... در کنار تمام این خرابکاریهایی که در جلوی چشم مردم انجام شد نوشعوبی های تبریز توجه مردم را به ستارخان نویسی و افسانه سازی از نهضت نوشعوبی مشروطیت دوم ترکستیز یا شیخ محمد خیابانی ترکستیز منحرف میکردند........... و زمان برای چند نسل اینچنین گذشت ......... و نابودی آثار و اسناد نوشته یا آثار هنری و معماری در کل ایران بوسیلۀ هواداران شعوبیۀ نوین مشروطۀ دوم ادامه داشت ... و این چنین بود داستان نابودی آرشیوهای سلسله های مابعد اسلام (نوشته های اعتراف مانند کسروی راجع به کتاب سوزانی اش ... نوشته های پورداوود راجع به تصفیۀ لغات و منابع پهلوی از لغات و منابع غیر تمییز از این نوع اعترافات است که دامنۀ این خرابکاریهای شعوبیۀ نوین را حتی به دوران ماقبل اسلام نیز میکشاند)
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
Qafqazli

محمدامین رسول‌زاده

در زمینه معارف، جهت ترکی سازی هرچه سریعتر مدارس با همت انجمن تازه تأسیس تألیف و ترجمه، کتاب‌های درسی مدارس ابتدایی و دبیرستان‌ها تألیف و چاپ شدند.

... به جای درس تاریخ روسیه تاریخ عمومی ترک‌ها وضع شد و تدریس ترکی در تمام مدارس از لحاظ قانونی اجباری گردید. ترکی زبان رسمی اعلان شد و استفاده از زبان روسی تنها برای دوران گذر موقتاً مجاز شناخته شد.
~~~~~~~~~~~~~~~~~~
منبع: کتاب «جمهوری آذربایجان، چگونگی شکل گیری و وضعیت کنونی آن»، صفحه ۷۶ (مترجم: تقی سلام زاده)
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
Qafqazli

محمدامین رسول‌زاده

ترکیه -تا جایی که ما اطلاع داریم- با روسیه بلشویک دو معاهده منعقد نموده است. یکی معاهده مسکو که در سال ۱۹۲۱ امضا شده و دیگری معاهده قارص که در تاریخ ۱۱ سپتامبر ۱۹۲۲ با جمهوری‌های ماورای قفقاز منعقد گردیده است. 

طبق معاهده اول نمایندگان ترکیه موجب تثبیت موجودیت جمهوری‌های قفقاز شده و ولایت نخجوان که توسط کمونیست‌های آذربایجان به جمهوری شوروی ارمنستان هدیه شده بود به شرط عدم واگذاری آن به دولت ثالث و به عنوان یک منطقه ویژه تحت حمایت آذربایجان قرار می‌گیرد(۱). ضمناً طرفین عاقد متقابلاً تأیید نمودند که استقلال ملل شرق را محترم خواهند شمرد.
——————————————
۱. به هنگام اشغال جمهوری ارمنستان توسط بلشویک‌ها، نریمان نریمانوف رئیس حکومت بلشویکی آذربایجان منطقه نخجوان را به ارمنستان هدیه نموده بود. زمانی انگلیسی‌ها و آمریکایی‌ها نیز قصد واگذاری نخجوان به ارمنی‌ها را نموده و در این مورد اقدام کردند اما نتوانستند موفق شوند. 

نخجوانی‌ها که متجاوز از دو سال سلاح در دست، بر ضد الحاق به ارمنستان قهرمانانه جنگیده بودند، این بار نیز اصرار نمودند. بخشش نریمان تنها در میدان سخن باقی ماند. جمهوری ارمنستان جهت تحویل گرفتن هدیه نخجوان ناگزیر از خونریزی بسیار بود.

نخجوانی‌ها نیز با مراجعه به مراجع مختلف اعلام می‌نمودند که حاضر نیستند تبعه ارمنستان باشند. این مسئله نظر دقت هئیت نمایندگی ترکیه را نیز جلب نمود. به همین سبب طبق معاهده، منطقه نخجوان به شرط عدم واگذاری به دولت ثالث، تحت حمایت آذربایجان درآمد.

~~~~~~~~~~~~~~~~~~
منبع: کتاب «جمهوری آذربایجان، چگونگی شکل گیری و وضعیت کنونی آن»، صفحه ۱۱۴ (مترجم: تقی سلام زاده)
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
Qafqazli

آلپ ارسلان (Alp Arslan)

در قرن ۵میلادی یکی از قبایل اوغوز بنام سلجوق از رود جیحون گذشته و وارد خراسان شدند.در این مناطق اویغور ها و قاراخان ها حکومت میکردند که برای حفظ حکومت خود با سلجوق ها وارد جنگ شدند که در نهایت سلجوق ها موفق به پیروزی در جنگ شدند و صاحب خراسان شدند.
در اولین سال حکومت سلجوق پادشاهی بنام(طغرل شاه) حکومت میکرد ،وی جنگ های بسیاری در ۱۸سال حکومت خود انجام داد و موفق شد آزربایجان ،اصفهان و همدان را تصاحب کند و  با دختر خلیفه عباسی اذدواج کرد اما در آخر دچار بیماری خاصی شد و در گذشت.قبر وی اینک در برج طغرل میباشد.

بعد از درگذشت طغرل و بدلیل نداشتن فرزند یکی از فرزندان برادرش را جانشین خود قرار داده بود که مورد اعتراض سران قبایل قرار گرفت و انها آلپ ارسلان که یکی دیگر از فرزندان برادرش بود را بعنوان پادشاه سلجوق انتخاب کردند.
آلپ ارسلان پس از سرکوپ شورش ها به ارمنستان و گرجستان لشکرکشی کرد و موفق به تصاحب این دو کشور شد.بعد وارد شرق شد و خوارزم را نیز تصاحب کرد و پسرش را بعنوان پادشاه خوارزم انتخاب کرد.
آلپ ارسلان بعد به غرب لشکر کشی کرد و‌ترکمن ها را مامور حمله به قیصریه و آناتولی کرد.بعد به جنوب لشکرکشی کرد و هر چه شهر در مسیر حرکت خود بود را یکی یکی تصاحب کرد.این لشکر کشی های قدرتمند الپ ارسلان روم هارا به وحشت انداخت و روم ها(مقدونی،بلغار) به ازربایجان لشکر کشی کردند و دستور تخلیه دادند و‌میدانستند که لشکر ۲۰۰هزار نفری انها در مقابل لشکر ۱۵هزار نفری آلپ ارسلان پیروز میشود ،اما آلپ ارسلان خلاف نظر سران قبایل با شجاعت وصف ناپذیری با رومیان وارد جنگ شد و نکته ی جالب تر این که شجاعت تورکان در این جنگ باعث شد که آنها با لشکر ۱۵هزار نفری ،لشکر ۲۰۰هزار نفری رومیان را شکست دهند و امپراطور روم را اسیر کنند .از ان واقعه تاریخی به بعد نام تورک و شجاعتش در تمام نقاط جهان پیچید.
بعد از مرگ آلپ ارسلان فرزندش ملک شاه امپراطور شد.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
Qafqazli

اختراع و کشف قدیمی تورکان

1. اختراع فرش
اولین فرش دنیا در کشوری کاملا تورک زبان(تووا) در سیبری کشف شده است و دارای خطوط و نقوشی مشابه فرش ترکمنی است.
2. اختراع چرخ
از اختراعات سومریان تورک می باشد.
3. اختراع وسایل غذاخوری
قابلمه - قاشق- بشقاب با اسامی تورکی
4. اختراع انواع غذاها
قرمه سبزی- قیمه- دلمه - بزباش و... با اسامی تورکی
5. اختراع خط
خط سومریان تورک یا همان خط میخی اولین خط دنیاست
6. اختراع تقویم
تقویم معروف تورکی با استفاده از نام حیوانات برای برجهای فلکی
7. کشف فلز
کشف و کاربرد فلز توسط سومریان و تورکان آزربایجان
8. اختراع قانون
اولین لوح قانون دنیا که همانا لوح حمورابی عرب است برداشتی از قوانین تورکان سومری است.
9. اختراع ساعت
توسط سومریان تورک و با تقسیم روز به 24 ساعت و ساعت به 60 دقیقه و..
10.کشف زاویه
با تقسیم دایره به 360 درجه توسط سومریان تورک
11. اختراع حسابداری
با حسابداری دارایی ها و امور مملکتی توسط سومریان تورک
12. پایه گذاری معماری
بوسیله ساخت زیگورات توسط کلیه تورکها اعم از سومری- ایلامی-اویغور و سرخ پوست
صدها زیگورات در ایالت اویغورها در چین- خوزستان در ایران- جنوب عراق و کلیه قاره آمریکا کشف شده است.
13. آلات موسیقی
کلیه اسامی آلات موسیقی اعم از تار-ساز- -تنمبک-بالابان-دهل و... تورکی است.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
Qafqazli

دعوت از تورکان آسیمیله شده برای احیای هویت تورکی خودشان

--- اگر به شهر تهران بروید و از مردمش سؤال کنید که اصلیت شما اهل کدام شهر است؟ غالباً خودشان را تهرانی اصل معرفی میکنند!! و از نام بردن ریشه و تبار اصلی خودشان طفره میروند!! زیرا خجالت میکشند تا ریشه و تبار خود را معرفی کنند!! با توجه با اینکه جمعیت تهران زمان رضا شاه فقط بیست و پنج هزار نفر بود، معلوم میشود که تمام تهرانی های امروی مهاجرند، ولی چرا ریشه قومی خودشان را مخفی میکنند و خودشان را تهرانی اصل معرفی میکنند؟! آنهم در حالیکه میدانیم تهرانی های اصیل از تورکان قاجار بودند.
جواب مشخص است. جوکهای حساب شده شوونیسم فارس که تمام اقوام ایرانی را بیرحمانه آماج فحاشی های خود قرار میدهد، باعث شده تا بسیاری از مردم ساده لوح، ملیت اصلی خود را مخفی کرده تا مورد آزار و اذیت روحی روانی شوونیسم فارس قرار نگیرند. به تورکها، عربها، لرها، کردها، گیلکها و بلوچها تحت عنوان جوک، الفاظ رکیک حواله میکنند و بعضی از آنها بخاطر در امان بودن فرزندانشان از رگبار فحاشی شوونیسم فارس، مجبور میشوند تا هویت واقعی خود را مخفی کرده و خودشان را تهرانی و فارس اصل معرفی کنند!!
در حالیکه میدانیم قوم فارس تا چندی پیش در کویرستان فارسستان یا غارنشین بودند یا کپر نشین. در بعضی از دهات فارسستان، بخاطر نبود مصالح ساختمانی، زمین را می کنند و در داخل گودی برای خود خانه می سازند و سقف آنرا با حصیر، تخته، پلاستیک یا هر چیزی که از زباله دانیها بدست می آورند می پوشاندند و به آن کپر می گویند.
اکنون چه شده است که فارسها خودشان را برتر می نامند و ملل غیر فارس را بیرحمانه تحقیر میکنند؟! حقارت مال فارسها است که هیچگونه تاریخ و تمدن درخشان ندارند و همگی ساخته وهم و خیالات است. قوم فارس تا دیروز یا غار نشین بود یا کپر نشین.
از ملت تورک چه قشقایی، چه آذربایجانی، چه تورکمن و غیره صمیمانه درخواست میشود با مطالعه تاریخ درخشان تورکان، به هویت خودشان افتخار کنند و با سربلندی خود را تورک معرفی کنند و به فرزندان خود تورکی یاد بدهند و اتحاد تورکان را خدشه دار نکنند. زبان تورکی یکی از سه زبان برتر جهان است ولی زبان تاجیکی (فارسی) که مخلوطی از زبانهای هندی و عربی است و از افغانستان به ایران سرایت کرده، جزء ضعیف ترین زبانهاست و حتی هیچگونه ارزش علمی و ادبی ندارد.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
Qafqazli